پولی که به ابله دست حاصل نشده باشد مصرف کننده آن قدرش را نمیداند و در مصرفش بیباک میباشد.
از تأسیس جمهوری اسلامی افغانستان که امریکا سر کیسههای دالر را باز کرد سردمداران دولت و جهاد با این پولها همچون دوران زندگی در پشاور عمل کردند و آلودهتر از آن اندوختند.
یکی از علل این اساسگذاری بد، عدم توانائی جذب و به کار اندازی پولهای بود که دولت نو بنیاد بعد از بحران ده ساله بیدولتی ظرفیت کاری این مبالغ را نداشت. علت دوم مهارت گروه حاکم و سران جهاد در چپاول بود که هر کدام از کیسههای باز شده امریکا میلیونها دالر ربودند. سوم هم فساد معمول و گسترده در شیوه کار امریکاییها بود که بر بنیاد تیکه داری و قراردادی تا توانستند پولهای آمده را دوباره انتقال دادند.
تا سال ۲۰۱۱ مبلغ شصت میلیارد دالر به افغانستان وارد شد قسمت زیاد به معاش مشاوران که ماهانه تا شصت هزار دالر و بالاتر از آن میرسید پرداخت گردید و قراردادیهای آن نیز میلیونها دالر را به جیب زدند. تا سال ۲۰۱۰ جمعاً به تعداد ۳۷ هزار امریکایی افغانی الاصل به کشور پرتاب شدند که کمترین معاش سالانهشان تا هشتاد هزار دالر و بیشتر آن از ۲۳۰ هزار دالر تجاوز میکرد. این پولها برای شاخصهای عاجل یا بنیادی اجتماعی چون صحت عامه، معارف، عرصههای اقتصادی و تولیدی به مصرف نرسید بلکه دو بار به بانکهای امریکا سرازیر شد.
مؤسسات غارتگر آن. جی. او. مرجع دیگر ربودن پولها بودند.
بنیانگذاری یک سیستم سیاسی و نظام پولی با این بیباکی وبی باز خواستی باعث آلودگی مجموعی پیچ مهرههای نظام و بد آموزی کارمندان آن گردید.
در راس همه علتها نبود احساس وطنپرستی و دلسوزی نسبت به مردم و علاقهمندی به ترقی و پیشرفت قرار داشته باعث شد تا دران کشاکش چور و چپاول فرهنگ عام برای بر گردانندگان امور دولت گردد.
دم و دستگاه دولت وادارات از مرکزی تا محلی در رقابت لوکس گرایی بدون صرفه جویی و با دست باز مصروف دفتر سازی و موبل و وسایل فیشنی شدند که آن هم یک منبع درامد برای شان شده بود.
خرچ دسترخوانها، خانههای با کرایه بلند، سفر خرجها، خریداری موترهای مدل سال، مصارف و معاشات لشکر مشاورین و بادیگاردها، مصارف بدون کنترول روغنیات وسایط و غیره از عوامل حیف و میل پولهاست که از خارج در کچکول دولت ریخته میشود.
بدعت دیگ این است که دولت برای سران جهاد و برخی بازیگران سیاست و کیاست بنام رجال برجسته لشکر محافظین با مصارف آن را قبول کرده هزینههای اضافی برای آنها و فرزندان شان میپردازد.
تا جایی که در مطبوعات افشا شده سالانه میلیونها افغانی تنها برای آغای حکمتیار پرداخته میشود در حالی که هیچ کاره ملک است و نظام را تخریب هم میکند.
چرا پول دولت در خدمت گروهی از ویرانگران زیر نام سران و رهبران قرار گیرد؟ اینها پول دارانی اند که دردوران جهاد و نزده سال اخیر از پولهای امدادی و معاشات بلند دالری از جانب امریکا، قاچاق مواد مخدر و احجار کریمه در بانکهای خارج حسابهای میلیون دالری دارند که لست و مقدار پولهایشان بار بار در صفحات مجازی به نشر رسیده است، اما بازهم بار دوش بودجه دولتاند، مردم نان خوردن ندارد، سرباز و صاحب منصب معلول و معیوب و بازماندگان شهدای دفاع از وطن درماند ه های نان شب وروز اند اما عاملین این همه مصائب و ویرانی در بهشت برین نعمات زندگی میکنند.
پستهای دولتی با دستگاههای عریض و طویل و مصارف سرسام آور برای خوشنود سازی و تطمیع ایجاد میشود، تخصیصهای جداگانه برای شان منظور میگردد، پولهای کد ۹۱ شرم پیشانی رژیم در فساد است، در سال مالی ۱۳۹۸ ازین کد سه چند بیشتر از وجه تصویب شده به مصرف رسیده است، انتقال غیرقانونی مبلغ ۱۵ میلیارد افغانی از بانک مرکزی به وزارت مالیه افتضاح دیگر رژیم است، مصرف نامعلوم ۱۴۸ میلیارد افغانی از کدهای احتیاط پولهای به شاخی باد شده است.
ادارات موازی باهم از ریاست اجرائیه که موازی ریاست جمهوری است تا مقامات پایینتر همچون اژدهای چندین سر پول دولت را میبلعد. بودجه ریاست اجرائیه چهار میلیارد و بیست و شش میلیون دالر بود بگوئید نتایج حاصله ازین مصرف گزاف چه است؟
در مطبوعات افشا شده که عدهای از وزراء بودجه انکشافی را که نمیتوانند به کار اندازند به اشکال مختلف و بهانههای گوناگون صرف تغیر در ساختمان دفاترشان میکنند تا در ارائه گزارش به پارلمان مصرف بودجه انکشافی را بیشتر نشان بدهند.
سراسر در حق بودجه ظلم است، دستبرد است و به شاخی باد کردن. از رئیس جمهور و رئیس اجرائیه و اپاراتهای آنها گرفته تا مادونها مرتکب این ظلم میشوند.
اگر دلسوزی وجود داشته باشد دولت بهصرفه جویی بپردازد واز مصارف اضافی وبی مورد خودداری کند، امتیازات را تخفیف دهد، از لوکس گراییهای ماهانه و سالانه بپرهیزد، ادارات موازی را مدغم و کوچک سازد، مصارف طفیلیها را قطع نماید، در مصارف دقیق باشد تا در پول دولت تصرف صورت گرفته بهجای رفتن به جیب سود جویان بهجاهای لازم به مصرف برسد بالاخره جهان از ریختن پول به این کچکول امتناع میورزد، با این کاسه گدایی رسوای جهان شدهایم باید به خود بسندگی روی آورد و حد اقل از روی شرم زمانه و خجلت از جهان خود ما خود شویم و بهپای خود بایستیم.