ملت از وحشت بسیار ندید آرا مش
بازهم این مضحکه را وحدت ملی گویند
ملتی که همه روزه سربریده میشود، پسران آن تربیه انتحاری، دخترانش به برده گی جنسی و نوامیس آن به تجاوز کشانیده میشود، ملتی که وطنش به میدان تاختوتاز و زورآزمایی قدرتها، به مرکز تروریستی و آدمکشان حرفوی وحشی و جولانگاه متجاوزین مبدل گردد، ملتی که جواسیس خارجی و غارتگران صدها میلیون دالری در مقامات بلند دولتی آن نفوذ داده شود، آثار تاریخی آن نابود، زیر ساختارهای اقتصادی تخریب، معادنش تاراج و مردم بیچاره آن در میان آتش نفاق قبیله و قوم سالاری و ناامنی غوطهور گشته، نان گفته جان بدهند و فریاد دادخواهانهشان را هیچکسی در داخل و خارج نشنود آنگاه، و آنگاه بسیار شرم آور و مضحک است که دولتش خود را بنام وحدت ملی جا زند؛ زیرا این دگر خاک زدن بچشم ملت و پوشانیدن پل پای دزدان و رهزنان است «این دگر خاک زدن بچشم ملت و پوشاندن پل پای دزدان و رهزنان جهان است»
دولتی که در فساد و قاچاق، قانون شکنی و اختلاس، بیعدالتی و نفاق، هرجومرج و قوم سالاری نزدیک در صدر لیست بدنام کشورهای جهان قرار داشته باشد، حال ملت بیچاره آن چگونه خواهد بود؟
از چندی بدین سو اصطلاح وحدت ملی به این دولت ذهنم را به خود مشغول کرد ه بود همیشه فکر میکردم که این واژه مقدس وحدت ملی و رابطه آن با دولت موجود چیزی کمی و کاستی جدی وجود دارد مانند نفاق ملی که روشنتر از آفتاب و اما پنهان کردنش با دو انگشت.
باآنکه در اکثر نوشتهها روی کلمه وحدت ملی تمرکز میشود که واقعاً حیرت آور است. ولی بالاخره از مطالعه خصلت و عناصر ترکیبی دولت، عملکردها، ناکارایی دولت و نارضایتی ملت و اوضاع روبه وخامت کشور و نتیجه گیریها و تحلیلهای علمی سروران قلم دریافتم که این دولت بانام خود یعنی وحدت ملی فاصله زیادی دارد زیرا این دو برادر، و این دو آقایان بالا نشین از همان آغاز غصب قدرت بر سر تقسیم قدرت در مقابل هم قرار گرفتند تا اندازهی که جان کری این دوست امریکاییشان قدم رنجه فرموده هردو را بر اریکه قدرت که پایههای آن بر سر گردههای ملت هردم شهید قرار دارد متحد ساخت و با فشار بیرونی وحدت «دونفری» روی منافع شخصی و گروهی را به خاطر فریب و اغوای مردم وحدت ملی نامیدند.
بنا بر آن اگر ۳۸ کشور کمک کننده جهان را جمع آقای جان کری در نظر بگیریم، این میشود وحدت بینالمللی که آن دولت ناکار آمد بالاخره جامعه جهانی را نیز در برآوردن صلح و ثبات و باز سازی کشور و حمایت از مردم افغانستان ناتوان ساخت؛ زیرا خط این دو شخص نصب شده در رأس قدرت با منافع ملی فاصله داشته و در عملکردهای روز مره خویش به سمتهای مخالف پیش میروند. چنانچه قبیله یکطرف روان است و مخالف آن سوی دیگر؛ زیرا که گرایشهای سمتی، قومی، زبانی، عقیدتی و جنسیتی، کشور را پارچهپارچه و برخی قدرتمندان را به علم بردار سیاست کهن تفرقه انداز و حکومت کن مبدل ساخته است. مزید بر آن در نتیجه عدم کارایی و توانایی دولت، مردم بیچاره، آواره و محروم کشور روز تا روز مجبور میشوند از دولتی که خود را وحدت ملی میخواند فاصله بگیرند. بنا بر آن در چشم انداز اوضاع بهخوبی معلوم میشود که توجه و قدرت بقای دولت به اتکای خارجی و حامیانش متمرکز است تا به مردم.
درین رابطه اخیراً به گونه مثال از قول احمد ضیا مسعود یکی از مقامات بلند پایهی دولت که خود مسؤولیت اداره اصلاحات و دولت داری خوب را به عهده داشتند، درسایت همایون چنین میخوانیم «حکومت دلگرم به حمایت خارجیهاست و افراد وابسته به آی اس آی را در مقامات عالی دولتی جابجا میکنند، دولت به بحران مشروعیت مردمی و ناکارآمدی و بحران مشروعیت شرعی، حقوقی و کاری مواجه است و فقط تنها چیزی که برای نشان دادن بمردم دارد این است که ما از طرف کشورهای بینالمللی حمایت میشویم. آقای مسعود میافزاید در حالی که مشکل افغانستان مشکل امریکا نیست بلکه مشکل خود مردم افغانستان است».
همچنان برادرش آقای احمد ولی مسعود نیز لب به سخن گشوده میگوید «در حال حاضر در سیاست حکومت تفکر ملی حاکم نیست و سیاست دولت یک سیاست ملی نیست که این کار برای آینده کشور خطر ناک بوده میتواند» با توجه به اظهارات مقامات فوقالذکر معلوم میشود که دولت حتا بنام هم، توان حفظ واژه وحدت ملی را دارد از دست میدهد
و سیمای قدرت در ورای قانون وحشت زده میشود. چنانچه گفته میشود که اجرا ی نیات ونفوذ مقاصد خطرناک همسایگان وطرز مداخلات بیشرمانه آنها بخصوص سازمان بدنام آی اس آی پاکستان در داخل نظام عملی میگردد تا خواست ملت.
که از صدها موارد بذکر یکی از آن به گونه مثال در مقاله ی دیگری از همین سایت میخوانیم «فاروق وردک دزد مشهور معارف افغانستان از جواسیس شناخته شده آي اس آی پاکستان وعضو ارشد حزب آدمکشان اسلامی به پارالمان میرود ودر خبر میافزاید این آدم که برغم چپاول پول معارف بجای آنکه به محاکمه کشانیده میشد وزیر مقرر میگردد» پس معلوم است که با این گونه کارکرد های ضدمنافع ملی، منافع مردم را نشان گرفتن خود به خود مملکت را به نابودی سوق داده و زمینه نفوذ روز افزون دیگران را مساعد میسازند.
بقول آقای سلیم علیزاده منتشره سایت وزین یاد شده که میگوید «واقعن افغانستان اخیراًاز جانب امریکا ومتحدین آن بار دیگر مورد بازی های سیاسی ومنفعت جویانه شان قرار گرفته است تا بتوانند پلانهای استراتیژیک ودراز مدت خویش را در کشور بسر رسانند این در حا لیست که مرکز تروریستی را از خاک پاکستان به افغانستان انتقال میدهند وسعی میکنند افغانستان را مرکز تروریستی جهان بسازند» واضح است که در چنین شرایط از توسعه مراکز تروریستی طالب وداعش گرفته تا خاموشی رسانه ها از فجایع ورخداد های ناشی از جنایات تا تبلیغات آزاد ملا ها ی وابسته به ایران وپاکستان بر ضد منافع ملی کشور، حتا علیه سربازان مدافع خاک و نوامیس کشور ما که هر روز درسنگر دفاع از خاک وطن قربانی میدهند صورت گرفته ونقش منفی تبلیغاتی بعضی از استادان فاکولته شرعیات، رها شدن تروریستان طالب پس از دستگیری، خلای قدرت در برخی از بخشهای دولتی، عدم رد اتهامات پاکستان در رابطه به حادثه تروریستی اخیر در پاکستان وغیره وغیره اراده و بی توجهی دولت را بهخوبی نشان میدهد.
در رابطه با حامیان بینالمللی این دولت و حضور جامعه جهانی بادر نظر داشت منافع وکمکها به گونه مثال از صدها مسله، اگر موضوع امنیت را از اجزای لا ینفک منافع یاد شده در نظر بگیریم آنگاه منافع داخلی افغانستان و خارجی ها مشخص خواهد شد. متاسفانه با اینحال روند خود محوری وتمر کز قدرت در دو دهه اخیر تا بحدی گسترش می یابد که وحدت نیم بند ملی را شدیداً به چالش گرفته واخلاقیات متاثر ازین جریان منفی را بسوی وحشت ملی به پیش خواهد برد.
بنا بر آن با توجه به آنچه گفته آمدیم در امتداد روند تجاوزات ومداخلات بیشرمانه از خارج ودوام جریان امور در مسیر لجام گسیختگی موجود درافغانستان اوضاع نشاندهنده آنست که کشوردارد بسوی پرتگاه به پیش میرود.
بنابر آن نجات وطن به وحدت ملی واقعی وحقیقی وعملی، صادقانه ودلسوزانه فرزندان راستین وفداکار، مسول ومتعهد وطن نیازمند است. بدون شک وحدت ملی پایدار وصادقانه را میتوان با وحدتخواهان سرسپرده، صادق، دلسوز وآگاه، متعهد ومردمدوست وملت حقشناس افغانستان بوجود آورد تا به نیروی خلاقانه آن، وطن راه نجات خود را پیدا کند. بگفته مشهور وقتی که ما بودیم، وقتیکه ملت باشد مردم میتوانند زبان مشترک پیدا کنند، در زمانش ملت، دولت و حکومت وحدت ملی واقعی خود را ایجاد خواهند کرد.