آقای جیمزماتیس وزیر دفاع ایالات متحده در مصاحبۀ مطبوعاتی خود بیان داشت که در حال حاضر بیست گروه تروریستی در افغانستان مصروف انجام فعالیتهای دهشت افگنی است که دوام حضور آنها خطری بزرگی برای امنیت ایالات متحده پنداشته میشود وی از تداوم حضور نظامی کشورش به حکومت افغانستان اطمینان داده اذعان داشت که ایالات متحده مصرانه سعی مینماید که به منازعه چهار دهه افغانستان که تجاوز شوروی سابق درین کشور باعث گردید است با راهبرد مذاکره با طالبان نقطه پایان گذارد.
با توجه به دیدگاه مقام واشنگتن لازم به یاد آوری است که مردم افغانستان در آخرین روزهای دهه هفتاد سده پیشین در برابر آزمون تاریخی بزرگی به علت تهاجم نظامی مسکو و تشدید تقابل قدرتهای بزرگ دوران جنگ سرد قرار گرفتند، اتحاد شوروی با اعزام ارتش چهلم خود حضور نظامیاش در افغانستان را دفاع مضاعف از دولت متحدش در کابل و تأمین امنیت مرزهای جنوبیاش در برابر حملات احتمالی شورشیانی عنوان نمود که در قلمرو پاکستان از مکانهای امن و مراکز تربیت و تجهیز نظامی برخوردار بودند.
غرب در راس ایالات متحد با مروجین ثروتمند جهاد واقع حاشیه خلیج فارس با اغتنام از فرصت تاریخی پیش آمده به بهانه اشغال شوروی و کمک در امر آزادی افغانستان، طرح وسیع ایجاد لشکر جهاد اسلامی را در وجود سربازان خدا از مخوفترین عناصر رادیکال دینی بشدت دنبال نمود و با ارسال پولهای هنگفت و تسلیحات متنوع به جنگ جویان ضد حکومت وقت افغانستان با ریختن خون افغانها، شکست اتحاد شوروی یگانه رقیب ایدئولوژیکی، نظامی و اقتصادی خویش را در اولویت سیاست خارجی شان قرارداد.
شوروی بعد از ده سال حضور نظامی و مشارک درین منازعه که یکی از صفحات غم انگیز و درناک تاریخ وطن ماست تحت فشار افگارعمومی داخلی و بینالمللی سرانجام بعد از امضای معاهده ژنیوا که دارای مفاد یکجانبه بسود پهلوهای بیرونی منازعه بود، طبق جدول زمانی خاک افغانستان را در پانزدهم فبروری سال (۱۹۸۹) در شرایطی ترک گفت که تعهدات ایالات متحده و اسلام آباد مبنی قطع حمایت نظامی از تنظیمهای جهادی از سوی تمویل کنندگان عملی نشد بلکه روند ارسال سلاح و تجهیزات جنگی به این گروها ابعاد مضاعف کسب نموده فراخوان و دعوت به صلح دولت وقت بخاطرحل جامع مشکلات وطن و ترک مسالمت آمیز مناقشه که ضایعات و تلفات جبران ناپذیری از خود بجا گذا شته بود از سوی رزمندگان مسلح به استشاره ای حامیان خارجی جنگ بهویژه امریکا و پاکستان با تشدید حملات پاسخ یافت و جنگ تا فروپاشی حاکمیت دولت وقت تا اپریل (۱۹۹۲) ادامه یافت.
مردم ما بهخوبی به خاطر دارند که نه پیوستن طرفهای معاهده ژنیو مبنی بر قطع حملات بر کابل و سبوتاژ سیاست صلح کابل و هکذا قطع کامل حمایت مسکو از دولت وقت موجب شد تا راه برای به قدرت رسیدن مجاهدین که به نبردهای خونین میان گروهی منتج گردید باز گردد. در جنگ داخلی دهه نود که بر سر حفظ قدرت و رسیدن به قدرت فی مابین جناحهای متخاصم مجاهدین واقع شد ضربات مرگبار و ویرانگری بر ساختارهای سیاسی، اداری و بخصوص ساختارهای زیر بنائی کشور وارد گردید و صدها هزار افغان در پنج سال حاکمیت نیم بند مجاهدین مجبور به ترک کشورشان شد، لذا مرحله جدید جنگهای میان گروهی فرصتی بود که بایست ایالات متحده بهمثابه قدرت مؤثر جهانی و حامی قدرتمند جنگ بر ضد اتحاد شوروی با ایفای یک نقش مثبت در راستای ختم منازعه جدید داخلی همکاری مینمود در حالی که این کشور با فراموشی متحدین خود که از آنها بهمثابه مبارزین ضد حضور شوروی استفاده برده بود، در تبانی با بریتانیا، اداره جاسوسی پاکستان و همکاریهای مالی دولتهای عربی حامی بنیادگرائی طرح ایجاد گروه طالبان را ریخت تا باشد بهوسیله این گروه که بنام صلح و تطبیق شریعت وارد نبرد شد به اهداف بزرگ اقتصادی دست نیافته خویش در چهارچوب تمدید پروژه خط لوله گاز و نفت از منابع سرشار آن واقع آسیای میانه نایل آمده و با راه اندازی سرمایه گذاریهای عظیم در مار کیتهای بیرقیب آسیای میانه که این کشورها به علت بحران حاکم در روسیه دیگر نقش خود را بهمثابه اقمار و ساحه نفوذ آن کشور از دست داده بود، اهداف راهبردی بزرگ منطقوی خود را تعمیل نماید. چنانچه خانم کلینتون سابق وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا از نقش کلیدی و هدفمند کشورش در ایجاد شبکه تروریستی القاعده و بهکارگیری این تشکیلات رادیکال در جنگ علیه اتحاد شوروی سابق و طالبان در گانگرس ایالات متحده پرده برداشته و اذعان داشته است که ایالات متحده مسؤولیت شبکههای افراطی دینی را بدوش میکشد که بیش از دو دهه است علیه آنها در جنگ قرار دارد.
افزون برین نبرد میان نیروهای مسلح حکومت شکست خورده تنظیمهای جهادی و رژیم طالبان در پنج سال سلطهای سرکوبگرانه آنها در کابل بهوضوح بیانگر مداخلات آشکار کشورهای پیرامون افغانستان بود که از طیفهای مختلف قدرت در محور اهداف معین حمایت مینمودند بهویژه پشتیبانی قاطع اداره تجاوزکار نظامی پاکستان که منافع خود را در وجود بقای نظام طالبانی در کشور ما پیوسته جستجو نموده است.
دور جدیدی جنگ و ویرانی که بر ضد نظام کنونی از سوی طالبان و سایر گروهای تروریستی در بیش از یک دهه با تمام قوت آن در جریان است، بهوضوح در چنان فرصت معین زمانی آغاز و قوام یافت که اضافه از صد و پنجاه هزار نظامی ایالات متحده و دولتهای عضو ناتو در افغانستان مستقر بوده و بدون شک کنترول زمین و فضای این کشور را با آخرین سیستم سلاح و تخنیک جنگی در اختیار داشته و دارند، لذا با توجه به حقایق مؤجز فوق علی الرغم آنکه حضور قشون شوروی سابق باعث ملتهب شدن آتش جنگ در کشور شده و افغانستان به صحنه خونین تقابل قدرتهای دوران جنگ سرد مبدل گردید که پیامدهای غم انگیزی برای مردم مظلوم و کشور ما از خود بجا گذاشت اما واقعبینانه نخواهد بود که تداوم بحران موجود را که در محور اهداف بازیگران منطقوی و بینالمللی در وجود گروه طالبان، داعش و سایر سازمانهای دهشت آفرین با حامیان خارجی معلومالحال آن در کشور ما در جریان است محصول تجاوز و یا دخالت کشوری بدانیم که دیگر حضور فیزیکی در عرصه بینالمللی نداشته و افغانستان دههها قبل در کام اژدهاهای فرورفته است که منافع خود را فقط در تداوم بیثباتی کشور ما جستجو مینماید.