درین پژوهش منسجم:
- در یکنیم دهه کنونی بر قوای مسلح کشور چه گذشت؟؟؟
- وظایف، رسالتها، مسؤولیتها و مکلیفتهای قوای مسلح
- قوای مسلح و نیروهای خارجی مقیم کشور
- اختلاسهای بزرگ در نیروهای مسلح
- با اردو و وزارت دفاع ملی آشنا شویم
- مروری بر قوای هوای کشور
- نگاهی بر وزارت امور داخله و پولیس
- معرفی رییس و ریاست عمومی امنیت ملی.
آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بیانگیزه است ارزش یاد کردن ندارد.
وطن مادر دوم است، وطن خویش را فزونتر از هر چیز گرامی بداریم. میهندوستی باید مقدم به هر کار و خودمختاری و استقلال پیشرو بر هر اندیشه باشد. كافی نیست كه انسان برای وطنش خدمت انجام داده باشد بلكه هرگز از خدمتگزاری خودداری ننماید.
خیال تو دل ما را شکوفه باران کرد
نمیرد آن که به هرلحظه یا دیاران کرد
یاد روز رزم و پیکار در خاطرم پیچید
دل خزان زدهام را پر از بهاران کرد
چراغ خانهی آزادی روشن باد
که ظلمت شب ما را ستاره باران کرد.
نقض حقوق بشر، فقر و ناامنی به شکل قابلتوجهی با افزایش فاصله از مراکز ولایات افزایش پیدا نموده و برخوردهای مسلحانه و ناامنی پیشرفتهای اقتصادی را در اکثر نواحی افغانستان که یکی از عقبماندهترین کشورهای جهان است، با مشکلات جدی و حتی با عقبگرد مواجهه ساخته است.
نیروهای مسلح بعد از سقوط داکتر نجیب به اثر خودخواهی فاتحین کابل و جنگهای تنظیمی از هم پاشید و تنظیمهای جهادی تمام تجهیزات و وسایل نظامی را به اصطلاح به کبار تبدیل کردند و در بازارهای پاکستان به پول ناچیزی بفروش رساندند چیزی را که (ای اس ای) میخواست همانطور کردند. یک مقام سابق سازمان مللمتحد هشدار داده است که طالبان در درون اردو و پولیس ملی نفوذ کردهاند انتونیو ماریا کوستا میگوید، طالبان توانستهاند در نیروهای امنیتی افغانستان رخنه کنند او گفت که افراد طالبان با استفاده از این روش، در گذشته حملاتی را اجرا کردهاند و حملات بیشتری نیز در راه است یک سخنگوی نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا گفت که رخنه طالبان در صفوف نیروهای امنیتی کمتر اتفاق افتاده است و بسیاری از سربازان قابلاعتماد هستند و زارت دفاع نیز اظهارات مقام سابق سازمان مللمتحد را تکذیب کرده است اظهارات انتونیو ماریا کوستا در حالی مطرح میشود که نیروهای بینالمللی در نظر دارند مسئولیت امنیتی افغانستان را تا سال دو هزار و چهارده به نیروهای داخلی واگذار کنند تحقق این هدف، نیازمند استخدام دهها هزار سرباز جدید در صفوف نیروهای امنیتی ظرف یکی دو سال آینده است او گفت ما شواهد زیادی داریم که نشان میدهد یک تعداد از حملهکنندگان انتحاری، کسانی از درون اردوی ملی بود.
اردوی ملی و پولیس ملی با مشكلات زیادی رو به رو هستند نداشتن تجهیزات مدرن، ضعف مدیریت، حقوق كم و مشكلات اقلیمی و قومی سؤاستفاده از لباس، نداشتن سواد کافی نشناختن حقوق مردم، عدم آشنای به صلاحیتها و مسؤولیتهای وظیفوی، باعث شده است كه این نیروها نتوانند از كاركردهای لازم برخوردار شوند این در حالی است كه چندی قبل تام كوینكس نماینده ویژه سرمنشی مللمتحد در افغانستان اعلام كرد كه تنها راه غلبه بر نیروهای شورشی در این كشور تجهیز و آموزش نیروهای اردوی ملی میباشد. بر اساس برخی از گزارشها فرار از اردوی ملی در مواردی افزایش داشته و حتی تا سی و سه درصد هم ثبت شده است تلاش برای جلب جوانان در جنوب کشور با مشکل روبروست، چون خانوادهها از تهدید طالبان نگراناند. در حال حاضر بیشترین جوانان از شمال از بدخشان تا جوزجان با توجه به انگیزه مادی به اردو میپیوندند. شماری از واحدهای قوای مسلح در مناطق مختلف کشور در شمال مانند قندوز و میمنه و در جنوب مانند هلمند و پکتیکا یا در کنر و مناطق دیگر فعال است شماری از این نیروها در کنار نیروهای بینالمللی کار میکنند و حقوقشان را آنها میپردازند و در برخی محلات هم در چارچوب پولیس محلی عمل میکنند. در مورد تعداد اینگونه نیروها ارقام روشنی وجود ندارد و به دلیل اختلافی که در این زمینه در دولت و پارلمان وجود دارد معمولاً پنهانکاری صورت میگیرد و ارقام روشنی ارایه نمیشود بسیاری حضور اینگونه نیرو را برای آینده کشور مفید نمیدانند زیرا منشأ بخشی از جنگهای بین گروهی در سالهای قبل همین جنگسالاران بودند که برای برتری نظامی و کنترول مناطق باهم درگیر شدند.
سال، زیرا پس، باید بدون درنگ به جمعآوری اسلحه اقدام میگردید نه تنها اقدامی نشد بلکه دست، حقوق، دامن، چور و چپاول.
حال-خارجی و ادعاهای، هنوز هم، ادامه، حوادث، تهدید و ازدواج، افزایش، تهدید فامیلها تا دختران، سوزاند ن، احساس، ممنوعیت، افزایش... مردم نه تنها خواستار خلع سلاح و حذف نیروهای جنگ سالار هستند، بلكه این راه را تنها راه اعاده امنیت در کشور میدانند.
همین اکنون یك سوءتفاهم میتواند منجر به كشته شدن صدها نفر شود وعده زیادی از مردم را در هول و ترس فروبرد، زندگی زیر سایه یك جنگ سالار هیچگاه امنیت را برای میهن تأمین نخواهد كرد. اگر قدرت جنگ سالاران و باندهای مافیایی مواد مخدر تحت حمایت آنها مهار نشود، شرایط فعلی نه تنها امنیت کشور را به مخاطره خواهد افكند كه مشكلات بسیاری را برای نیروهای خارجی پیش خواهد آورد و یک بار دیگر وطن را به کام نیستی خواهد کشاند.
هم اكنون دهها هزار میل سلاح نزد گروپهای مسلح وجود دارد كه عامل ناامنی در کشور هستند. اگر سلاح جمعآوری شده باشد، پس این همه زورگویی، درگیری، قتل و جنایت چگونه اتفاق میافتند. همین حالا تنظیمهای حزب اسلامی گلبدین، جمعیت وارثین برهانالدین ربانی، شورای نظاری پنجشیری، اتحاد سیاف، وحدت، خلیلی، محقق، اكبری، حرکت انوری و محسنی و ... كاملاً مسلح بوده، والیان و قوماندانان امنیه تنظیمی هر یک دهها میل سلاح در اختیاردارند. سر گروپها و بعضی از فرماندهان و مسؤولان این تنظیمها در دولت نیز شركت داشته ولی دیپوهای خود را حفظ کردهاند. چرا این همه بیدادگری و زورگویی و ستیزه جوی در کشور به پایان نمیرسد؟ زیرا در کشور قوای مسلح نیرومند، ادارات آگاه و بیدار امنیتی و دولت دلسوز نداریم، متأسفانه آگاهانه از جانب متحدین غربی سلاح و مهمات کافی به دسترس ما گذاشته نمیشود تا مشکلات را از راه برداریم.
سی.ان.ان به نقل از گروه بحران بینالمللی گزارش داد كه تلاش برای اصلاح پولیس ملی به دلیل فساد و فقدان اراده سیاسی با ناكامی مواجه شده و پولیس به جای كمك به برقراری نظم اجتماعی به مبارزه با طالبان پرداخته است. گروه بحران میافزاید: اردوی آمریكا... همچنان به.
با گذشت ده سال، نیروهای آمریكا و ناتو به نام مبارزه با تروریزم همچنان در افغانستان باقیمانده و معلوم نیست كه جامعه جهانی و کشورهای بزرگ جهانی و دولتهای منطقوی تا چه زمانی این استقرار را تحمل كنند. تداوم کشتار غیرنظامیان بدست نیروهای خارجی به عنوان یک معضل امنیتی خطرناک و حساسیت برانگیز، باز هم اعتراضات مقامات و مردم افغانستان را در پی داشته است. بمبارانهای متعدد و حملات پی در پی و گاه و بیگاه نظامیان آمریکا و ناتو در حالی جان و سلامت غیرنظامیان و افراد بیگناه را تهدید میکند که کرزی، برخی از وزرا و مقامات دولتی، نمایندگان پارلمان و سازمانهای حقوق بشر داخلی و خارجی، سران و نمایندگان احزاب و جریانهای سیاسی بصورت زبانی، خودسریها و اقدامات خشونتبار نیروهای خارجی را محکوم کردهاند.
تکرار کشتار زنان و کودکان و افراد غیرنظامی توسط نظامیان خارجی یکی از مسائل و چالشها فرا روی دولت به شمارمی رود و برخی از صاحبنظران معتقدند که باید مقامات دولتی در برابر حفظ جان اتباع کشور، جدیت و جانفشانی بیشتری داشته باشند و با روی دست گرفتن سازوکارهای مناسب و قوی جلو اقدامات غیرقانونی نیروهای خارجی و کشتار غیرنظامیان بدست آنان را بگیرند.
بعد از لشکرکشی ایالاتمتحده آمریکا به افغانستان که بیشتر از ده سال سپری میشود و ملیاردها دالر حیفومیل فرماندهان نظامی پنتاگون و ناتو و مسؤولین نظامی و دولتی افغانستان گردیده و تا اکنون کشور از نیروی مسلح کارآمد و دلسوز برخوردار نیست. رهبری ارگانهای نظامی مصروف چور و چپاول دارایی عامه و بودهاند، کوچکترین توجه ی به نیرومندی و خودکفایی قوای مسلح نکردند.
کسی نیست که از رییسجمهور کرزی بپرسد- که طی این سالها چه دست آوردی در وزارت دفاع ملی دارید؟ و طی این مدت نتوانستهاید قوای مسلح را اکمال و تجهیز نماید، در صورتی که هزاران جنرال، دگروال، دگرمن، جگرن، بریدمن و بریدگیهای تعلیمیافته و باتجربه جبراً از جانب وزارت دفاع به تقاعد سوق گردیدهاند و هرروز دست به مظاهره و تجمع میزنند تا حقوق دادخواهانهشان به گوش مقامات ارگ و مسؤولین وزارت دفاع برسد که نمیرسد.
با گذشت هرروز ساحه حاکمیت دولت محدود و حلقه محاصره شهرها تنگ تر و مخالفین از مدافعه به تعرض روی میآورند اگر در هر کشوری دیگری باشد، چنین حوادثی به مفهوم ناتوانی نظامی و ناکارایی مسؤولین بلندپایه ارگانهای قوای مسلح تعبیر شده و رییسجمهور و پارلمان دست به کارشده و مقامات نظامی را مورد تنبیه و سرزنش قرار داده و به محاکم و دادگاه میکشاند. اما با اندوه و درد در وطن ما، رییسجمهور و پارلمان نه تنها مقامات ارگانهای قوای مسلح را مجازات نمینمایند، بلکه مکافات و مورد لطف و شفقت و نوازش نیز قرار میدهند.
امروز پرسونل قوای مسلح بجز از چند عراده موتر فورد آمریکایی چه دارند تا به درجه خودکفایی امنیتی برسند؟ قوای مسلح متأسفانه طی این سالها نتوانست از سخاوتهای پنتاگون مستفید شده و مالک تانک، توپ، راکت، سلاح و وسایط نقلیه و خفیفه شوند. وزارت داخله و ریاست عمومی امنیت ملی نیز وضعیت به مرتبهها غم انگیز تر نسبت به وزارت دفاع دارند. در گوشه و کنار وطن روزانه دهها نیروی قوای مسلح کشته و زخمی میشوند و اما کسی نیست که مسؤولین را مورد بازپرس و سرزنش قرار بدهد.
طی این مدت فرار از خدمت عسکری، و كم تجربگی نیروها در مدیریت جنگهای فرسایشی، بیاعتمادی و خودسری نظامیان آمریكا و ناتو وعدم مشارکت نیروهای محلی در عملیاتها، گسترش حوزه فعالیت طالبان و پیشرفت در تاکتیکهای نظامی آنها، استراتیژی جنگ چریكی و خستگی روانی نیروها، همگی مانع از عملکرد موثر اردوی ملی در به دستگیری و کنترول اوضاع شده است. بیکفایتی اردو، پولیس و نیروهای امنیت ملی در اوضاع نابسامان کنونی، گسترش روزافزون فساد و نبود استراتیژی نظامی از اعتبار و پرستیژ این نیروها کاسته میشود.
کوشش در جهت ایجاد اردوی ملی و همزمان با آن احیای ملیشه بازی و در پهلوی آنها توسل به مصلحتگرایی همان نتایجی را در بر دارد که تا حال داشته است و تا زمانی که مصلحت و روزمرهگی اساس کار و سیاست باشد، که هست، هیچ نشانهای از بهبود را نخواهیم دید. دولت خود را به مصالح گروههای گوناگون متعهد میداند و بر همین اساس روزانه بر نامه میسازد. با قدرتمندان درون دولت، با قوماندانان محلی، نیروهای محافظهکار، با جامعه جهانی و... و برآیند آن نیز همین است که هست. در این میان آنکه هرگز مورد توجه قرار نمیگیرد و نقشی را که میتواند بر عهده بگیرند نادیده گرفته میشود اکثریت مردم افغانستان است که از فقر و مرض و بیسرپناهی و بیکاری رنج میبرند. دو میلیون بیکار، پنج میلیون گرسنه و مریض و... موفقیت آمریکا در افغانستان با اعمال سیاستهای نابخردانه در افغانستان، مانند تفتیش خانه هاو بازرسی بدنی زنان و مردان، توهین به فرهنگ و آداب آنها و… موجب باز قدرت گرفتن دوباره طالبان گردید که در نهایت آمریکا را مجبور کرده است باب مذاکره را باز کند.
با افزایش شمار سربازان کشتهشده آمریکایی در جنگ با طالبان و آشکار شدن ناتوانی دولت کرزی برای کنترول کشور، حمایتهای عمومی به تدریج از این جنگ کاهش یافت.
برگزاری انتخابات پارلمانی از دیگر اتفاقات مهم در افغانستان بود. میزان مشارکت، بسیار پایین بود و طبق آمار رسمی تنها حدود یکسوم از واجدین رأی دادن، بر سر صندوقها حضور یافتند. همچون انتخابات گذشته مواردی همچون مخدوش کردن آرا و ارعاب رأیدهندگان از سوی مخالفین به وفور به چشم میخورد. در نهایت حدود ۲۰ درصد یعنی ۳/۱ میلیون رأی انتخاباتی مردود اعلام شد. تا پایان سال ۲۰۱۰، با رهبری متزلزل کرزی و مقاومت طالبان، دولت اوباما تصمیم گرفت برخلاف وعده پیشین خود، سال ۲۰۱۴ را زمان پایان حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان اعلام کند. هرچند این مهم بیشتر تحت تأثیر فشار افکار عمومی مطرح میگردد. گویا مشکلاتی که آمریکا در افغانستان دارد که بخش اعظم آن را خود بوجود میآورد در راستای این مهم میباشد که حضور آمریکا را در افغانستان توجیه کند.
جنگ افغانستان، طولانیترین جنگ خارجی در تاریخ امریکا، حدود یک تریلیون دالر برای مالیاتدهندگان امریکایی هزینه داشته و پس از پایان رسمی آن در ماه جاری نیاز به صدها میلیارد دالر سرمایه دیگر دارد. روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره هزینههای جنگ افغانستان برای امریکاییها با استناد به تحقیقات مستقل آورده است: «حدود ۸۰ درصد هزینههای جنگ افغانستان در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما تأمین شده است.
اوباما از زمان آغاز ریاستجمهوریاش در سال ۲۰۰۹ حضور نظامی در افغانستان را شدیداً افزایش داد. هزینههای گسترده برای این جنگ ۱۳ ساله که دولت هرگز جزئیات آن را منتشر نکرد موجب گسترش تردیدها درباره جنگ در امریکا شده است. نظرسنجیها نشان میدهند که اکثر امریکاییها معتقدند که جنگ افغانستان ایده بدی بوده است.
درحالیکه جنگ عراق تاکنون حدود یک تریلیون دالر برای امریکاییها هزینه داشته، هزینههای جنگ افغانستان عامل مهمی در بیزاری گسترده مردم امریکا و دولت اوباما جهت دخالت نظامی در سایر نقاط دنیا از جمله اعزام دوباره نیرو به عراق بوده است.
جان ساپکو، بازرس ویژه دولت امریکا برای افغانستان کسی که سازمان تحت سرپرستیاش پروژههای بازسازی افغانستان به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیارد دالر نظارت دارد، میگوید: میلیاردها دالر از سرمایههای این پروژهها به هدر رفته و یا دزدیده شده است. آن.
او دراینباره اظهار میکند: مطمئناً ما دوباره نمیتوانیم چنین پولی را از دست بدهیم. مردم امریکا با این موضوع کنار نمیآیند. ساپکو با اشاره به تورم میافزاید، مبلغی که امریکا صرف بازسازی افغانستان کرده بیش از هزینهای است که طی طرح مارشال برای بازسازی غرب اروپا صرف شد. من در سازمان کمکرسانی، امریکا دولت و پنتاگون به افرادی برخورد میکنم که گمان میکنند در کانزاس هستند نه افغانستان. بازرسان من اطلاعاتی درباره برنامههای هزینهها ارائه میدهند که من فقط میتوانم بگویم شما اینها را از خود ساختهاید.
عملیات نظامی ناتو در افغانستان که مدت کوتاهی پس از حمله ۱۱ سپتمبر در سال ۲۰۰۱ آغاز شد متأسفانه در حالی تا پایان دسمبر پایان مییابد که شورشیان طالبان با وجود اینکه کنترول هیچ شهر بزرگی را در دست ندارند ولی همچنان قدرتمند هستند. طبق برنامه فعلی حدود ۱۰ هزار نیروی امریکایی تا پایان سال ۲۰۱۶ در افغانستان باقی میمانند با این وجود دولت امریکا باز هم برای افزایش نیروها در این کشور به دلیل نگرانیها درباره تجدید فعالیت طالبان با خروج امریکاییها تحت فشار رو به افزایشی است. از سال ۲۰۰۱، دولت امریکا حدود ۷۶۵ میلیارد دالر برای جنگ در افغانستان اختصاص داده است. بیشتر این هزینهها مربوط به مخارج وزارت دفاع و بخش دیگری نیز مربوط به وزارت خارجه بوده است. نکته جالب اما این است که هزینه مالی هر دو جنگ عراق و افغانستان قرض گرفته شده بود و بر اساس مدارک دانشگاه سیتی در نیویارک امریکا تاکنون ۲۶۰ میلیارد دالر از بدهیهای این جنگها را پرداخت کرده است. در رأس این هزینهها، تأمین منابع مالی برای درمان و دواهای سربازان زخمی و آسیبدیدهای است که اردو را ترک کردهاند. لیندا بیلمز، اقتصاددانی که تحقیقات گستردهای در زمینه هزینههای جنگ انجام داده، برآورد کرده است که هزینههای صحی و درمانی سربازان هردو جنگ عراق و افغانستان تاکنون به ۱۳۴ میلیارد دالر رسیده است.
با این حال بیلمز معتقد است دسترسی به هزینههای درمانی تنها برای سربازان جنگ افغانستان غیرممکن است چرا که یک سوم این سربازان در هردو جنگ عراق و افغانستان شرکت داشتند.
جنگ افغانستان باعث افزایش هزینههای عمومی دیگری نیز شده است مانند بودجه جداگانه جنگ که از سال ۲۰۰۱ به بعد مطرحشده، بودجه اولیه پنتاگون که تمام هزینههای این نهاد را پوشش میدهد و جنگ در عراق و افغانستان یکی از مهمترین عوامل افزایش این هزینهها بوده است. همچنین بر اثر فشارهای سیاسی ناشی از جنگ حق بیمه سلامت اردو که توسط پرسنل این نهاد پرداخت میشود تا حد ممکن ارزان نگه داشته شده است. همزمان حقها به دلیل افزایش تورم افزایش یافته است. به علاوه از سال ۲۰۰۱، بودجه اولیه وزارت دفاع به ۱.۳ تریلیون دالر افزایش یافته است.
هزینههای آتی جنگ افغانستان احتمالاً به بیش از صدها میلیارد دالر دیگر میرسد. پنتاگون پیشبینی کرده است که این نهاد برای سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ نیاز به بودجهای بالغ بر ۱۲۰ میلیارد دالر دارد.
با این حال هزینههای دیگری بستگی به عملیاتهای آتیای دارد که کاخ سفید درباره آنها تصمیمگیری میکند.
در همین حال پرداخت بدهیهای ناشی از هزینههای جنگ، هزینههای درمانی نیز به شدت در حال بالا رفتن هستند چرا که برخی از سربازان این جنگها اکنون وارد دهه ۶۰ زندگی خود شده و نیازشان به سرویسهای درمانی نیز افزایش یافته است. طبق برآوردهای پروفیسور بیلمز، هزینههای ناتوانی و درمانی سربازان جنگهای عراق و افغانستان طی دهههای آتی به ۸۳۶ میلیارد دالر خواهد رسید. این دو جنگ همچنین هزینههای بازنشستگی را برای پنتاگون افزایش دادهاند. اردو متعهد شده تا ۱.۲۷ میلیارد دالر به سیستم بازنشستگی خود اختصاص دهد. انتظار میرود این هزینه تا سال ۲۰۳۴ به ۲.۷۲ تریلیون دالر برسد. با این حال منابع این هزینهها هنوز تأمین نشده است.
به گفته یکی از مقامات دولتی حقیقت تلخ درباره جنگ افغانستان این است که پنتاگون یا هرکس دیگری در دولت نمیتواند بگوید این جنگ چه قدر برای ما هزینه داشته است.
گزارشی جدید که از سوی جان ساپکو، تفتیش ویژه برای بازسازی افغانستان منتشر شد، نشان میدهد که شمار نیروهای اردوی ملی از ماه فبروری سال دو هزار چهارده بیش از پانزده هزار و پنجصد تن کاهشیافته و به نزدیک به صد و هفتاد هزار نفر رسیده است. این کاهش هشت ونیم درصدی در نیروها، کمترین میزان در استحکام نیروها از اگست سال دو هزار و یازده تاکنون بوده است. اردوی ایالاتمتحده شمار نیروهای امنیتی کشور را با درنظرداشت برخی حاشیههای مهم، بیش از حد برآورد کرده است. اما پرسش این است که آیا نیروهای افغان در حال کم شدن هستند؟ به نظر میرسد که عوامل مختلفی در این مسئله دخیل هستند. یکی از دلایل کاهش مدام نیروهای امنیتی تلفات جدی در جنگ میباشد. بر اساس اطلاعات منتشرشده، بیش از هزار و سه صد سرباز اردوی ملی بین ماههای اکتوبر دوهزاروسیزده تا سپتمبر دوهزارچهارده (یک سال) کشته و حدود شش هزار و دو صد نفر دیگر زخمی شدند. برآورد میشود که تلفات نیروهای پولیس نیز در همین حدود یا حتا اندکی بیشتر باشد.
تحلیلگران میگویند که یکی از عوامل مهم این تغییر با خروج نیروهای جنگی خارجی مرتبط است. با پایان یافتن مأموریت نیروی بینالمللی یاری امنیتی (ایساف) در دسمبر سال گذشته، اردو و پولیس ملی به تنهایی مسئول تأمین امنیت کشور و مقابله با شورشگری و بحران شدند. در برابر خروج نیروها، مأموریت حمایت قاطع که متشکل از آموزش و مشوره دهی به نیروهای افغان میباشد، در آغاز سال دو هزار پانزده شروع شد. سیزده هزار نیروی خارجی باقیمانده در جنگ علیه شورشگری شرکت نمیکنند بلکه به مشورت، آموزش و گاه حمایت محدود از عملیات ضد تروریزم میپردازند. مایکل کوگلمن، کارشناس مسائل افغانستان در مرکز وودرو ویلسون در واشنگتن گفت: طالبان این موضوع را میدانند و به این خاطر با افزایش سطح جنگ، این نیروها را میآزمایند. شمار نیروهای امنیتی بعد از فبروری دوهزارچهارده کم شده است. آنچه که وضعیت را بدتر میکند این است که نیروهای افغان با وجود پیشرفتهای قابلتوجه در سالهای اخیر، همچنان از محدودیت ظرفیتهای کلیدی رنج میبرند؛ به ویژه در بخش نیروی هوایی. به این معنا که واحدهای زمینی زیر آتش قرار میگیرند، آنها الزاماً نمیتوانند به پوشش هوایی اتکا کنند. این باعث افزایش سطح تلفات و شکست روحیه میشود.
در همین حال، وزارت دفاع در بیانیهای تأیید کرده است که نیروهای امنیتی از آغاز سال روان میلادی (دو ماه) در جنگ گسترده در جنوب تلفات زیادی را متحمل شدهاند. اما به نظر میرسد که دلیل دیگری نیز در کاهش ناگهانی نیروهای امنیتی نقش دارد. این کشور به سختی میتواند نیروهای امنیتی خود را نگه دارد. ترک خدمت همچنان چالش بزرگی برای نیروهای امنیتی افغانستان است. بین ماههای سپتمبر دو هزار سیزده تا سپتمبر دوهزارچهارده، بیش از چهل هزار نیرو از اردوی ملی بیرون شدند. وزارت دفاع در بیانیهای گفته است که برخی سربازان وقت رخصتی طولانیتر از آنچه انتظار می رود در خانههای خود می مانند. خدمت گریزی سربازان مشکلات مداوم اردوی ملی از هنگام تأسیس بوده است. جیسون کمپبل، کارشناس امنیت بینالملل در سازمان تحقیقاتی رند در امریکا توضیح میدهد که به عنوان مثال، اگر سربازان در منطقه خطرناک کشور مستقر باشند یا از ولایت اصلی خود دور باشند، احتمال گریز آنان بیشتر میشود.
شواهد نیز وجود دارد که نشان میدهند سربازان در زمانهای مختلف به طور موقتی میگریزند. کمپبل میگوید که یک دلیل شایع این است که زمان رخصتی سربازان، مدت سفر به خانه و قریهشان را شامل نمیشود. این سربازان که مجبورند گاهی مسیر خانه را با بس و لاری طی کنند، غالباً به سادگی پیش از آن که وقت رخصتیشان شروع شود، وظیفه را ترک میکنند. علاوه بر این، در برخی موارد سربازان واحد نظامی خود را ترک میکنند تا در فصل کشت کوکنار در خانه باشند. کشت کوکنار برای آنان سودآورتر از سربازی است. یا گاهی سربازان بدون آن که از طریق قانونی عمل کنند به دیدار خانوادههای خود می روند. کاهش اخیر نیروها در اردوی ملی به فضای عمومی بیثباتی در کشور پس از پایان مأموریت ناتو بستگی دارد. با فرارسیدن فصل جنگ در سال روان، و کاهش حتا حمایتهای اولیه نیروهای ائتلاف، شرکت مستقلانه در جنگ علیه مخالفین برای بسیاریها چشمانداز ناخوشایندی است.
بر علاوه روحیه کم سربازان، این شک و تردید زیاد شده است که نیروهای بینالمللی باقیمانده در افغانستان تا چه حدی میتوانند نیازهای مادی و پولی را برای نیروهای داخلی آماده کنند. طالبان میدانند که نیروهای امنیتی در وضعیت مواجه با خطر قرار دارند و با واردکردن ضربات سنگین امتیازاتی به دست میآورند. این یکی از دلایلی است که طالبان به طور غیرعادی سطح حملات خود را در فصل سرما افزایش دادهاند، درحالیکه آنان به طور معمول در این ماهها کم تحرک هستند. دلیل نگرانکننده دیگر این است که طالبان از روحیه پایین سربازان بهره میبرند و در نیروهای امنیتی رخنه میکنند. این یک مشکل از قدیم بوده است، و احتمالاً مشکل بزرگی در ماههای پیش رو خواهد بود. بهترین اقدام در حال حاضر این است که اردو اطمینان حاصل کند که معاش سربازانش پرداخت میشود تا به این ترتیب سربازان بتوانند در فصل جنگ پیش رو با طالبان مقابله نمایند و از کاهش فاجعهبار نیروها جلوگیری شود.
تناقضاتی در اطلاعات تهیهشده توسط "مأموریت حمایت قاطع" در مورد قوت، کاهش نیروها، تجهیزات و پرسونل نیروهای امنیتی وجود دارد.
ادامه دارد
به ادامه گذشته
وظایف، رسالتها، مسؤولیتها و مکلیفت های قوای مسلح
صمیمیت و عواطف و احساسات شما نسبت به میهنتان باید مافوق همهی احساسات و عواطف شما باشد. خدمت به وطن نیمی از وظیفه است و خدمت به انسانیت نیم دیگر آن.
وطندوستی بزرگترین مظهر روح ملی یك نژاد است، این حس موجه غریزهی اجتماعی مخصوص است كه در موقع خطر عمومی بلافاصله جانشین غریزه انفرادی میگردد.
وطن یعنی ز هر ایل و تباری
وطن را پاسبانی، پاسـداری
وطن یعنی كتیبه در دل سنــگ
تمدن، دین، هنر، تاریخ، فرهنگ
وطن یعنی شب رحمت شب قـــــدر
شب جوشن، شب روشن، شب بدر
وطن یعنی هدف یعنی شهامت
وطن یعنی شرف یعنی شهادت.
دولت و مسؤولین امنیتی آن با این همه تشکیلات وسیع و هزینههای گزاف در برابر اینهمه بی امنی که طی سالهای گذشته در تاریخ کشور ریکارد قایم کرده ا ست، چه استدلالی دارد، مسؤولین دولت با ادعاهای بلندبالا و بهانههای ناهمگون در برابر افکار پرسشگر مردم و جهانیان چه پاسخی دارند؟.
آنچه بیش از همه قابل تأمل و اندیشه است این است که، نه تنها در ریشه کن کردن سیستم و شیوههای قوماندان سالاری، فساد و چپاولگری و حاکمیت تفنگ کار موثری صورت نپذیرفته، بلکه بصورت مستقیم و غیرمستقیم در تقویهء پایههای سیاسی و قدرت اقتصادی آنان مؤثریت روا داشته شده است. درگیری و بینظمیها نشان میدهد که امنیت، روز به روز خراب تر شده می رود. بدیهی است که اگر دولت به حل این مشکل اساسی فایق آمده نتواند، در تطبیق پروسههای بازسازی و نوسازی، به کامیابی نخواهد رسید.
اردوی ملی منحیث یک قدرت نظامی جهت حفاظت از افغانستان، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و از ارزشها و نوامیس ملی میباشد. و هدف از اردوی ملی افغانستان حفاظت از اهداف ملی و حمایه از موفقیت جمهوری اسلامی افغانستان است. پالیسی نظامی افغانستان منحیث قوه دفاعیه بر اساس پالیسی امنیت ملی و استراتیژی ملی نظامی ایجاد گردیده است. وظایف و نقش اساسی اردوی ملی افغانستان بر اساس این پالیسی استوار بوده.
۱ ـ دفع و طرد تهاجم احتمالی دشمن جهت حفظ فضای صلحآمیز.
۲ ـ دفاع از ملت در برابر تهاجم دشمن.
۳ ـ جهت تأمین امنیت و پیشرفت پروسه سیاسی.
۴ ـ خلع سلاح تمام گروههای مسلح شخصی و ملیشههای غیررسمی.
۵ ـ خلع سلاح تمام گروپهای غیرقانونی
۶ ـ مبارزه علیه تروریزم (طالبان و القاعده)
نقش پولیس در تأمین امنیت: مهم ترین عاملی که میتواند به امنیت یک جامعه کمک نماید ایجاد اعتماد و همکاری متقابل میان پولیس و جامعه است، وقتی پولیس موفق است که جامعه را با خود داشته باشد و همه اقشار جامعه از فرد عادی و مأمور نظافت شهرداری گرفته تا مقام بلندپایه دولت این احساس را داشته باشند و احساس مسئولیت کنند که به پولیس ولو به پیمانه خیلی کم کمک نماید تا پولیس بهتر بتواند امنیت جامعه را تأمین نماید. و سرحدات کشور را هم در قبال دارند از قبیل پولیس سرحدی کشور که اردوی ملی و پولیس سرحدی در سرحدات کشور همکاری دوجانبه دارند یعنی همسنگران اند.
اشرف غنی بعد از تصاحب قدرت در ارگ در مورد تأمین امنیت و نقش نیروهای مسلح میگوید- «افغانستان امروز، متفاوت از افغانستان دیروز است و افغانستان امروز، نوید تولد شهروند نوین را میدهد. ما دیگر تبعه نیستیم وهم تابع کس دیگرى نیستیم؛ منحیث وطنداران، داراى حقوق و وجایب یکسان هستیم. قانون اساسى، حکومت را مکلف به تأمین تمام حقوق افغانها میکند. مردم افغانستان بر اساس همین مواد قانون اساسى، حکومت پاسخگو و مسؤول میخواهد و حکومت وحدت ملى، مصمم است تا پاسخگو باشد. در کنار پروسۀ سیاسى، تحول نیز از خواستهای جدى مردم افغانستان است و به این خواست مردم، حکومت وحدت ملى متعهد است و در کنار ارزشهای مثبت، بر نیاز به تغییر و تحول بنیادى و به اصل خدمت به مردم تاکید کرد.
تهدیدات و چالشهایی را که افغانستان در حال حاضر به آن مواجه است، نباید دست کم گرفت، برخى از کشورهاى عربى در حال انفجاراند و برخى از حلقات میخواهند تا کشور عزیز ما میدان جنگ دوامدار باشد؛ به همین منظور ما موضوع صلح پایدار را جدى میگیریم. صلح، یکى از ارکان اساسى ثبات سیاسى را تشکیل میدهد، کشورى که دچار ناآرامى بوده، امنیت و مصوونیت شهروندان آن به درستى تأمین نباشد، به ثبات رسیده نمیتوانیم و به یاد باید داشت که صلحى که سرخط فصل نو براى شروع یک جنگ همه جانبه باشد مورد قبول نیست؛ به همین منظور تاکید ما بر صلح پایدار است نه صلح مقطعى و کوتاه مدت. عدالت اجتماعى تهداب صلح را تشکیل میدهد، صلحى که باعث بیعدالتی در جامعه شود کوتاه مدت خواهد بود و نمیتواند ما را به ثبات برساند و امروز ما ثابت کردیم که همدیگر پذیر شدیم و این همدیگر پذیری، باید ما را به صلح پایدار کمک کند. تحکیم ثبات و تأمین امنیت بدون ختم حکومتهای موازى میسر نمیشود، ما وعده میسپاریم که با تشکیل حکومت وحدت ملى، به تمام حکومات موازى نقطۀ پایان خواهیم گذاشت. از علمای دینى، متنفذین قومی و نخبگان سیاسی کشور میخواهیم تا بهمنظور تحکیم صلح، ثبات و امنیت، دست به دست هم بدهند و باید صدای صلح از هر منبر مسجد بلند شود و علمای دینى میتوانند در این راستا نقش مهم ادا نمایند.
اختلافات باید از راه سیاسی حل شود و باید طالبان و حزب اسلامى به مذاکرات حاضر شوند، ما ثابت ساختیم که اختلافات سیاسی را میتوان با مذاکرات سیاسی حل کرد، مخالفان مسلح مشکلاتشان را با حکومت وحدت ملی در میان بگذارند تا راه حل برایش پیدا شود؛ کسانی که کشور را بخاطر اهداف دیگران به میدان جنگ مبدل میکنند، افغان نیستند و در میان افغانها جا هم ندارد. امنیت زمانی تأمین میشود که از نیروهای امنیتی بخاطر تحکیم قانون، صلح و ثبات استفاده شود و نیروهای امنیتی در سیاست دخیل نشوند. حکومت وحدت ملی، مصوون (حافظ) جان نیروهای امنیتی خواهدبود و بخاطر تقویه و مسلکی سازى نیروهای امنیتی، از هیچ نوع سعی و تلاش دریغ نخواهیم ورزید و حکومت وحدت ملی مسؤولیت دارد تا برای نیروهای امنیتی شرایط خوب زند گی را مهیا نماید. مردم از نیروهای امنیتی حمایت نموده و در صفوف نیروهاى امینتى بپیوندند؛ زیرا کسانی که در صفوف نیروهای امنیتی قرار دارند، محافظین نوامیس ملی میباشند. رییسجمهوری ضمن ارزیابی گزارشات ارایه شده، خاطرنشان نمود که وی منحیث رئیس جمهور و سر قوماندان اعلی قوای مسلح وظیفه خود میداند که از هرمنسوب نیروهای امنیتی اعم از سربازان، بریدملان، ساتمنان و افسران قوای مسلح دفاع و مواظبت جدی نماید. رییسجمهوری تصریح نمودند که وی بیشترین مساعی روزمره خویش را در جهت رسیدگی به وضعیت امنیتی کشور متمرکز خواهند نمود. همچنان رییسجمهوری در قسمت تقویت تشریک مساعی بصورت اخص در سطح تکتیکی، مواظبت از اعاشه و اباطه و بهبود عرضه خدمات صحی برای پرسونل نیروهای امنیتی هدایات مشخص صادر نموده و قربانی پرسونل نیروهای امنیتی کشور را در راستائی دفاع از نوامیس ملی و تمامیت ارضی کشور را ستود.»
با وجودی که رییسجمهور اشرف غنی ارزیابی دوباره برنامه خروج نیروهای بینالمللی را از کشور لازم میداند و برخی از مقامات نظامی امریکایی نیز بر تجدیدنظر در این برنامه تأکید میورزند، اما وزارت دفاع کشور اعلام میکند که نیروهای امنیتی افغان از هر لحاظ آماده دفع حملات مخالفان مسلح دولت میباشند. جنرال افضل امان، رییس اوپراسیون وزارت دفاع ملی، میگوید:"در حال حاضر نقش نیروهای بینالمللی تبدیل به "حمایت قاطع" شده و برای ما نیز قابل قبول است. نیروهای داخلی آمادگی مستقلانه خود را در مقابل مخالفان دولت دارد و از جانب ما نیازی به تجدیدنظر در مورد ازدیاد نیروهای بینالمللی دیده نمیشود."
درعینحال، این جنرال نیروهای دفاعی کشور به این نظر است که تصامیم امریکاییها مربوط خود آنها است و فعلاً آنچه برای نیروهای امنیتی افغان مهم است، این میباشد که گاهی در ساحاتی که تهدیدات در سطح بالا وجود داشته باشد، نیروهای بینالمللی به حمایت از نیروهای داخلی میپردازند.
طبق توافقنامه امنیتی و دفاعی امریکا با افغانستان، یک تعداد از سربازان امریکایی میتوانند تا سال دو هزار و بیست چهار میلادی در افغانستان باقی بمانند. اما نظر به برنامهریزی خروج نیروهای نظامی امریکا که توسط بارک اوباما رییسجمهور این کشور مطرحشده است، قرار است تا اخیر سال دو هزار و شانزده میلادی نیروهای نظامی این کشور از افغانستان خارج شده و تنها شمار اندکی از سربازان امریکایی برای تأمین امنیت سفارتخانه آن کشور در افغانستان، باقی بمانند. اما با در نظر داشت اوضاع امنیتی و مشکلات نیروهای امنیتی داخلی، شماری از کارشناسان بارو دارند با مجهز شدن نیروهای افغان با وسایل جنگی پیشرفته، این نیروها میتوانند در مقابل هر گونه تهدیدات امنیتی ایستادگی کنند. همچنین نیروهای امنیتی افغان در میان مردم از اعتبار بالایی برخوردار میباشند و این امر میتواند به نیروهای امنیتی کمک کند تا در پیکار با عوامل ناامنی بیشتر تلاش کنند.
به اساس اظهارات مقامات ایالاتمتحده امریکا، اوضاع امنیتی در افغانستان تا سال دو هزار و هجده میلادی رو به بهبودی نخواهد گذاشت، بلکه گروههای مسلح مخالف دولت، برای حمله به قریهها تواناییهای بیشتری خواهند یافت. برید جنرال وینسنت استیوارد، رییس اداره استخبارات دفاعی امریکا، در رابطه با تواناییهای طالبان و وضعیت افغانستان در سال دوهزاروپانزده میلادی و سالهای بعدی، به کانگرس آن کشور گفته است که سال جاری میلادی برای قوای امنیتی افغانستان یک سال حساس میباشد؛ زیرا گروههای مسلح مخالف دولت، سعی دارند نفوذ خود را در مناطق خارج از شهرها بیشتر سازند. از این رو، آنها با گسترش حملات خود به بیثباتی امنیتی در مناطق روستایی ادامه میدهند و تا سال دوهزاروهجده میلادی توان حملات را بر شهرها هم خواهند داشت. پس از انتقال کامل مسؤولیتهای امنیتی به نیروهای افغان، با آنکه کنترول شهرهای کلیدی و شاهراهها توسط این نیروها نسبتاً به خوبی به پیش میرود، اما نظر به برآورد جنرال استیوارد، گروههای مسلح در افغانستان میخواهند از کاهش تعداد قوای بینالمللی در افغانستان استفاده کرده و با راهاندازی برخی حملات انفجاری و انتحاری در شهرها، نیروهای امنیتی افغان را تحت فشار قرار دهند. او میگوید: گروههای مسلح در افغانستان در تلاش هستند تا حملات را بر قریههای این کشور، افزایش دهند. به این لحاظ، بالا بردن ظرفیت نیروهای امنیتی افغانستان در سال دوهزاروپانزده میلادی مهم است تا حملات طالبان را مهار کنند. با وجودی که نیروهای امنیتی داخلی به طور کامل مسؤولیت تأمین امنیت کشور را به عهده گرفته و در بسیاری موارد خیلی خوب هم درخشیدهاند، اما کارشناسان نظامی به این عقیده هستند که این نیروها از لحاظ تجهیزات پیشرفته و تخنیکی نیازمند حمایت نیروهای بینالمللی میباشند. از نظر ویسنت استیوارد، آموزش و تجهیز بیشتر نیروهای امنیتی افغان، میتواند تلاشهای گروههای مخالف آنها را خنثی سازد؛ چون گروههای مسلح ضمن حملات بر قریهها، تلاش دارند در کابل نیز حملاتی را انجام داده و اعتماد مردم را در مورد تواناییهای نیروهای امنیتی افغانستان کاهش دهند.
این در حالی است که نیروهای ناتو مأموریت جدیدی را به نام "حمایت قاطع در افغانستان" آغاز کرده است. به اساس این مأموریت، حدود سیزده هزار تن از نیروهای ناتو، بیشتر روی آموزش، مشوره دهی و تجهیز نیروهای افغان تمرکز کردهاند.
از سویی هم، با مطرح شدن خروج نیروهای بینالمللی تا پایان سال دوهزاروشانزده میلادی از کشور، گروههای مسلح مخالف دولت، حملات خود را در شهرها و قریهها بالا برده و نگرانیهایی را مورد بدتر شدن اوضاع امنیتی در میان مردم افزایش داده است. برخی از شهروندان کشور بالا رفتن تهدیدات امنیتی را مربوط به کاهش همکاریهای نیروهای بینالمللی پنداشته و از خروج کامل نیروهای بینالمللی نگرانیهایشان را ابراز کردهاند. حمید فیروزکوهی معتقد است که تلاش امریکا برای وابسته نگهداشتن افغانستان به کمک مالی و نظامی این کشور باعث شده تا نیروهای امنیتی افغان نتوانند در شرایط دشوار با مشکلات امنیتی مبارزه کنند. او میگوید: اگر قرار باشد تا اخیر سال دوهزاروشانزده میلادی امریکا تمام قوتهای خود را از افغانستان بیرون کند و ما دیگر حمایت مالی و نظامی آن کشور را نداشته باشیم، حکومت وحدت ملی به زودی سقوط خواهد کر.
اما جلیل فرهمند با آنکه عملکرد نیروهای بینالمللی در چندین سال گذشته در افغانستان را چندان قناعتبخش نمیداند ولی معتقد است که ادامه همکاریهای بینالمللی میتواند بر تقویت نیروهای داخلی مؤثر واقع شود. حرف از ماندن و نماندن نیست، مهم این است که بودن امریکاییها چقدر به امنیت و بهبودی وضعیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور کمک میتواند. اگر عملکرد امریکا مانند گذشته باشد، نمیتوان نسبت به بهبود اوضاع در آینده امیدوار بود.
وزارت دفاع ملی - اردوی ملی در سال۱۳۹۱ به ۱۱۸۳ نفر میرسد که در سال گذشته این رقم ۸۴۱ نفر بوده است.
کمیت اردوی ملی نسبت به سال گذشته دو برابر شده و این در حالی است که وقتی ساحه فعالیتها گسترش یابد خودبهخود تلفات نیز افزایش پیدا میکند و دلیل دیگر این است که ۸۴ درصد عملیاتهای توسط نیروهای افغان رهبری شده و به همین دلیل است که تلفات افزایش کرده است. اردوی ملی در سال گذشته ۸۴۴ عملیات پلان شده و به تعداد ۱۸۷۸۹ عملیات غیر پلان شده را اجرا کرده و همچنین ۱۴۵۰۵۶ گزمه اجرا شده و ۸۱۳۸ مورد تلاشی برگزار شده است. طی سه مرحله انتقال مسؤولیتهای امنیتی به تعداد ۱۵۲ قرارگاه از نیروهای بینالمللی به نیروهای امنیتی افغان سپرده شده که از آن جمله ۱۱۵ قرارگاه به اردوی ملی سپرده شده است. به تعداد ۵۱۶۶۳ تن جوانان داوطلب واجد شرایط به اردوی ملی سوق و اعزام گردیدهاند. امسال از ۷۶۳ مورد ماین گذاری، پرتاب راکت و سایر حملات تروریستی جلوگیری شده و ۲۰ تن مواد انفجاری نیز کشف و خنثی شده است. به تعداد ۲۶۳۶ میل سلاح مختلفالنوع و ۶۲۱ عراده موتر از دشمن گرفته شده و نیز ۴۶۶۴ تن کشته و ۶۴۰۱ تن اسیر شدهاند. ۱۳ کندک پیاده، ۴ کندک تأمینات لجستیکی، ۴ کندک کشف، ۴ کندک انجنیری و ۶ کندک مخابره در قرارگاه قول اردو، تکمیل ۲۳ تولی تطهیر راه همراه تجهیزات از جمله انکشاف قطعات جدید میباشد". توزیع ۱۱۱ تن مواد اعاشه برای ۱۰۰۰ فامیل مستحق در ولایات کابل، پنجشیر، بلخ، جوزجان، ننگرهار و فامیل های حفظ و مراقبت سالنگها از جمله کمک های اضطراری امسال میباشد. به تعداد ۱۴۰۷۰ تن مریض داخل بستر و تداوی شده، به تعداد ۶۱۵۵۲۳ تن تداوی سرپا و ۲۴۷ تن مجروحین و مریضان اردوی ملی جهت تداوی به کشورهای ترکیه و هندوستان اعزام گردیدهاند.
وزارت دفاع ملی اعلام کرد که از سال ۱۳۸۲ تا نیمه اول سال ۱۳۹۳؛ ۶ هزار و ۸۵۳ سرباز و افسر اردوی ملی در نبرد با نیروهای شبهنظامیان طالبان کشتهشدهاند. سخنگوی وزارت دفاع ملی به رسانههـا گفته است که ۸۵ درصد این افراد در اثر انفجار ماینهای جاسازی شده توسط مخالفان، جان خود را از دست دادند. در سال ۱۳۸۲ خورشیدی به تعداد ۹ نفر، در سال ۱۳۸۳، ۵۱ نفر، در سال ۱۳۸۴، ۱۳۸ نفر، در سال ۱۳۸۵، ۲۰۶ نفر، در سال ۱۳۸۶، ۳۲۵ نفر و در سال ۱۳۸۷ نیز ۳۸۰ نفر از سربازان و افسران اردوی ملی کشور کشته شدند. در سال۱۳۸۸، ۶۳۵ نفر، در سال ۱۳۸۹، ۷۴۸ نفر، در سال۱۳۹۰، ۸۴۱نفر، در سال ۱۳۹۱، ۱۱۷۰ نفر، در سال ۱۳۹۲، ۱۴۰۰ نفر و در شش ماه سال اول ۱۳۹۳ نیز به تعداد ۹۵۰ عضو اردوی ملی کشتهشدهاند. افزایش تعداد سربازان ارتش ملی به حدود ۲۰۰ هزار نفر، انتقال تأمین مسؤولیتهای امنیتی از نیروهای ناتو به نیروهای افغان و افزایش ناامنی در این کشور دلیل اصلی افزایش تلفات نیروهای اردوی ملی در سالهای اخیر بوده است.
ادامه دارد
اردو و وزارت دفاع ملی درگذر زمان
«پیوست به گذشته»
آنکه دوستدار وطن است، اسرار میهن را به دسترس دیگران نمیدهد. وطندوستی بدون پاسداری از دارایی های مادی و معنوی آن حاصل نمیشود. آنکه درک درستی از منافع ملی ندارد و به آسانی به آنچه به عنوان منفعت ملی تلقی میشود، آسیب می زند، نمیتوان شورا دوستدار وطن دانست.
سلام و پیام خود را
به نام پرشکوهی آزادی
به قامت بلند مردانگی
که از جلال و شکوهمندیاش
بشارت زندگی و شگفتن جوانهها میرسد
هزاران درود گرم خویشرا
به نام جاودانه آزادی
که یادگار خون رفتگان ماست
بر روی سبزههای زرد و خشکیده چمن
و میراث بجا ماندهیی آزادگان است
میرسانم.
هر کشور و ملتی برای دفاع از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی خود به نیروی مسلح ضرورت دارد. اردو بدون آنکه شکل نظامهای سیاسی را در نظر بگیریم در دفاع از سرزمین خود نقش قاطع داشتهاند. حتی در تاریخ بسیار دیده شده است که اردوی کشورهای بسیار کوچک جانبازانه در مقابل قدرتهای بزرگ تجاوزگر جنگیدهاند و تا آنجا که توانستهاند، از هویت ملی خود و سرزمین خویش دفاع نمودهاند. کشورها برای دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود به نیروهای مسلح ضرورت دارند. اردوها بدون درنظرداشت چگونگی نظام و گرایش های سیاسی و قومی در دفاع از سرزمین خود نقش قاطع داشتهاند. اردوی ملی افغانستان یکی از پر اعتماد ترین ارگانهای نظامی به شمار میآید، بویژه مردم افغانستان بالای آن اعتماد کامل دارند.
در زمان که در افغانستان تفنگ وجود نداشت تشکیلات اردو به سرلشکر و لشکر اعم از تیرزنان نیزه بازان و شمشیرزنان محافظین و غیره بود. الی دوره تیمور شاه درانی اردو افغانستان اردوی دفاعی و تعرضی بود. پس از شاه زمان اردو افغانستان یک اردو دفاعی بوده است. در افغانستان در طول تاریخ اردو قومی یا غیرمنظم وجود داشته از آن برای دفاع وطن استفاده بعمل آورده شده است. برای بار اولین اردو منظم قومی در قرن هژدهم توسط میرویس خان هوتک بوجود آمد. این اردو قومی زمانی تأسیس شد که در شمال خراسان حکومت شیبانی در جنوب و شرق حکومت بابری و در غرب حکومت صفویان حکمفرما بوده از مال و جان این ملت استفاده مینمودند. به خصوص حکومتهای ایران ابدالی را در برابر غلجای و غلجای را در برابر ابدالی استعمال مینمود. اردو میرویس نیکه در سالهای (۱۷۰۹ــ ۱۷۱۵ در برابر اردوی بزرگ ایران جنگیده از خود شهامت نشان دادند.)
پس از میرویس خان پسر وی شاه محمود هوتکی ۱۷۱۵ ــ ۱۷۲۵ با اردوی ۲۸ هزار نفری خویش به گلنا آباد حمله نمود بعد از تصرف اصفهان ایران در برابر اردو استعمار گران روس خود را وارد صحنه ساخت. در این اردو فقط چند ضرب توپهای خفیف نوع زنبورک تجهیزات موثر و ثقیل حربی را تشکیل میداد. اردوی شاه اشرف در برابر اردو شاه طهماسب، قاجار صفوی و ترکها غالب گردید. گفته میشودکه ترکها در جنگ با شاه اشرف بیشتر از هفده هزار تلفات دادند. بالأخره اردو شاه اشرف توسط اردو نادر افشار شکست خورده از بین رفت.
اولین اردو منظم افغانستان دوازده سال بعد از سلطنت هوتکیان در سالهای۱۷۴۷ ــ۱۷۷۲ در زمان سلطنت احمدشاه درانی ساخته شده است. این اردو مجهز با قطعات توپچی سواره و پیادهنظام بود. احمدشاه بابا ن فنون جنگ و نظامی را در طول سالهای حکمروایی نادرشاه افشار فراگرفت. اساس دولت باثبات و متمرکز را با یک اردو قوی در کشور گذاشت. سردار محمد جهان خان پوپلزای سپهه سالار بعدی است که در تشکیل اردو احمدشاه کوشش فراوان نمود. اردوی مستحکم احمدشاه درانی بعد از مرگ وی به پارچههای متعدد تقسیم شد و از طرف پسرانش در مقابل همدیگر در خانه جنگیها استعمال شد. اردوی زمان احمدشاه بابا متشکل از یک اردوی دایمی و لشکر قومی بود که چندین بار بر هندوستان تاخت و جنگ پانی پات را فتح نمود. همین اردو در زمان تیمور شاه الی شاه زمان پابرجا بود. درزمانی که احمدشاه بابا در هندوستان چندین بار حمله نمود انگلیسها در هندوستان مصروف تجارت بودند. پس از قرن ۱۶ که کشورهای اروپایی مصروف جهانگشایی بودند انگلیسها در زمره قدرت در اروپا بود. آنها متوجه شدن که مسلمانان کنترول هندوستان را در دست دارند و مسلمانان افغان یگانه مرجع بود که میتوانست به سرعت مسلمانان هند را کمک نمایند. و این یک واقعیت محض است که هندوستان همیشه از راه افغانستان مورد تهاجم قرارگرفته هستی و بود آن ملت فنا شده است. هندوها که در هندوستان اکثریت بودند علاقمندی داشتن تا آنها در کرسی قدرت نشسته باشند. این دو نکته برای هندها و انگلیسها خیلی قابلتوجه قرار گرفت.
انگلیسها هندوها را کمک نموده در هندوستان یک دولت پرقدرت مراتی ساخته شد. در حقیقت این دولت به نفع افغانها بود زیرا شانس اشغال هند از طرف انگلیس خیلی کم بود. ولی احمدشاه با باقوت مراته را برهم شکست و هندوستان به یک کشور ضعیف تبدیل گردید. انگلیسها آهستهآهسته در صحنه سیاسی هند ظهور نمودند تا اینکه در زمان شاه زمان وارد صحنه با افغانستان شده در هند به پیشروی آغاز نمودند. دولت انگلیس غرض اشغال هند به خنجر ضرورت داشت تا در صورت پیشروی به هند از عقب به افغانستان خنجر وارد کند این خنجر دولت ناصرالدینشاه و فتحعلی شاه قاجاری گردید. در هر پیشروی انگلیس به هند قاجاریان به هرات و قندهار حمله میکردند. قشون ناچار به طرف هرات حرکت میکرد. و هکذا مداخلات انگلیس باعث بروز خانه جنگیها شد. بدین ترتیب اردو ضعیف شده تا حکومت شاه شجاع ادامه یافت پس از کشته شدن شاه شجاع ارگ شاهی توسط انگلیسها تاراج شده اردو از بین رفت. سیستان، خراسان متعلق به ایران گردید و الماس کوه نور در همین دوره تاراج شد.
پارچه پارچه شدن اردو احمدشاه نفاق و خانه جنگیها باعث سقوط سلطنت سدوزاییها و دخالت و نفوذ اجانب در کشور گردیده و الی سلطنت امیر دوستمحمد خان سبب ازدیاد هرجومرج و ملوکالطوایفی شد تا اینکه امیر دوستمحمد خان در دوره دوم امارت خود ۱۸۰۴ ــ ۱۸۶۱ یک اردو منظم را پایه گزاری نمود که تعداد آن از ۳۰ هزار نفر تجاوز نمیکرد و امیر از آن برای تحکیم قدرت و حفظ جان خود و خانواده خود کار میگرفت به قول تاریخ غلام محمد غبار در دوره امارت امیر شیرعلی خان اساس یک اردوی منظم و دایمی گذاشته شد که افراد آن تحت تعلیم و تربیت نظامی قرارگرفته با ینوفورم نظامی ملبس گردیدند. این اردو از دسپلین نظامی برخوردار گردیده و دارای صفوف سهگانه پیاده، سواری و توپچی بوده در قشله تازه بنیاد قلعه شیر پور جابجا شد. به گواهی تاریخ اردو افغانستان « این اردو مشتمل بود بر ۵۷ غند پیاده ۲۰ غند سواره ۲۶ بطریه کوهی، سواری و فیلی که مجموعاً ۵۰ هزار نفر در آن شامل بود به شکل دایمی استخدام گردیدند. متأسفانه شیرازه اردوی منظم امیر شیرعلیخان به نسبت ضعف مزاج امیر که ناشی از وفات پسرش شهزاده و ولیعهد عبدالله قبل از سوق دادن به جهادی که علیه انگلیسها اعلان شده بود از هم پاشید و خود امیر به ترکستان رفت پس از چندی در مزارشریف وفات یافت.
بعد از امارت امیر شیرعلی خان، امیر عبدالرحمن خان برای تشکیل اردو دایمی اقدام نمود. امیر عبدالرحمن هفته یک روز را برای امورات نظامی تخصیص داده بود. این به دلیل بود که امیر در عقب مشاورین متجرب خارجی داشت و هم مصارف اردوی این امیر را انگلیسها میپرداخت.
امیر عبدالرحمن برای انکشاف اردو فابریکه ماشین خانه کابل را که دارای شعبات ریختهگری، توپ سازی، تفنگ سازی، باروت و تولید کارتوس سازی، اسلحه سرد و غیره بود بنیادگذاری کرد. در زمان امیر حبیبالله خان اردوی افغانستان انکشافات خوبی نمود. در ضمن مدارس تأسیسات تعلیمی اردو را بنیاد گذاشت. از آن جمله مکتب حربیه برای اکمال کادرهای افسری اردو در کابل تأسیس شد که بعدها به تعداد ۹۰۰ نفر در آن فنون نظامی را میاموختند. در زمان اعلیحضرت غازی امانالله خان بهمنظور تقویه اردوی افغانستان اسلحه جدید از المان، انگلستان، ایتالیا و بلجیم خریداری گردیده که شامل تفنگ های ۱۲ تکه انگلیسی تفنگ های ۱۲ تکه لوچک المانی برای پیاده و سواری، تفنگ های ۵ تکه ایتالیای برای پرسونل و مرتبات توپچی، تفنگ های پنج تکه بلجیمی برای ژاندارم و پولیس، توپهای ۶ پن توپهای ۹ پن قاطری که (از روسیه خریداری شده بود)، توپهای ۱۰۵ ملی متری صحرا (۳۶ پن) که توسط شش رأس اسپ کش میشد. اطریشیها چهار ضرب توپ برای غازی امانالله خان بخشش کرده بود که در جنگ تل شرکت کرده بود. بعدها برای بار دوم سلاح جدید از راین میتال جرمنی و فابریکه سکودای چکوسلواکی «توپها و تانکهای سبک» خریداری گردید. در زمان غازی امانالله یک قطعه نمونه نیز تشکیل شد، افسران و معلمین ترکی برای تربیه افسران افغانی استخدام شد، بعضی افسران برای کسب تحصیلات نظامی به ترکیه و کشور های دیگر خارجی اعزام شدند، چند بال طیاره و چند ضرب توپ دوربرد خریداری گردید. اما طور شاید و باید اردو در زمان سلطنت غازی امانالله خان انکشاف ننمود. زیرا افغانستان یک کشور آزاد بود وهم انقلاب سوسیالیستی در اتحاد شوروی مخالف مستعمره جوی بود. تصورنمیشد که انگلیس مداخله کند. اردوی افغانستان درین صده توانست در سه جنگ افغان و انگلیس موفق بدر آید و وطن خویش را از شر استعمار گران نجات داده آزاد سازند. بعد از سقوط سلطنت غازی امانالله یک دوره اغتشاش در کشور بوجود آمده این اردو از بین رفت.
بعد از کودتای ثور پنجاه و هفت خورشیدی اردو، شوروی با دست باز در تمام امور کشور منجمله تسلیح، تجهیز و ارتقای سطح کمی و کیفی اردو دست بکار شد. تا اینکه در اثر تقاضای حکومت وقت افغانستان در سال ۱۹۷۹ قوتهای نظامی شوروی داخل خاک افغانستان شدند. در این زمان الی خروج قوتهای شوروی از افغانستان قوتهای شوروی و اردوی افغانستان فعالیت های مشترک داشتند و اردوی افغانستان مجهز با سلاح و تخنیک محاربوی پیشرفته شده و از احضارات محاربوی عالی برخوردار گردید و تا سطح دفاع مستقلانه ارتقا یافت. در هشت ثور سال ۱۳۷۱ اردو افغانستان که توقع داشت مجاهدین به آنها وحدت نموده در حفظ اردو میکوشند. ولی برعکس تمام سلاح و مهمات افغانستان از طرف مجاهدین به حکومت پاکستان فروخته شد و کشور در دو دهه بدون سلاح و اردو باقی ماند. درین دو دهه هر کی هر کاری که خواست بدون کدام مانع اجرا نمود. لا قانونیت و سطح جرم به حد نهایی بالا رفت. تا فعلاً حدود بیشتر از دو صد هزار مجرم و قاتلین بدون محکمه و جزا در کشور آزادانه گشت و گذار مینمایند. جهادیها به گروه متعلق است که مخالف دولت حزب دموکراتیک خلق افغانستان بودند. در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی پس از۱۴ سال جنگ قدرت را به دست آوردند. جهادیها خود دارای تشکیلات نظامی تنظیمی و قومی بودند. اکثریت جهادیها مردمان فاقد علم و دانش بودند. در۱۴ سال جنگ تمامی دارایی و هستی اینها از بین رفته بود. پس از رسیدن به قدرت تمامی وسایل و سلاح اردو منظم را به قیمت ارزان و به نرخ آهن به پاکستان فروختن. جهادیها دارای تشکیلات اردو منظم نبودند صرف متشکل از قوماندان و مجاهد بود. سربازان پیاده این گروه دارای مهارت جنگی قوی بودند.
طالبان دارای اردو قومی نامنظم بودند. بعضی از افسران سابقهدار در حکومت طالبان نیز حضور داشتند. طالبان دارای ۴۰۰ تانک و دو طیاره میک روسی بودند. که تانکهای مذکور را بینظیربوتو از روسیه خریداری نموده به طالبان تسلیم نمود. حکومت طالبان دارای وسایل ترانسپورتی خیلی ضعیف بودند. سربازان طالب از مورال فوقالعاده محاربوی برخوردار بودند. طالبان دارای ۳ اردوگاه نظامی قوی در ژوره ولایت خوست، میدان هوایی قندهار، و تفحصات مزارشریف بودند که در آن جا سربازان افغانی جنگجویان کشورهای آسیا میانه عرب و چیچین تعلیمات نظامی میدیدند.
اردوی جدید ملی بعد از فروپاشی طالبان تأسیس و هر سال به كمك كشورهای کمککننده توسعه یافته است.
در سال هشتاد و هفت تشكیلات اردوی ملی انكشاف نموده قوماندانیتهای اساسی شامل پنج قول اردوی زمینی، یك قول اردوی هوایی، یك فرقه مركزی كابل میباشد كه متشكل از هفده لوا، هشتاد دو كندك (پیاده، كماندوه، مکانیزه، حمایه محاربوی، تأمینات محاربوی) و قوماندانیتهای متوسط حمایوی (تعلیم و تربیه، جلب و جذب، لوژیستیك، خریداری، كشف و استخبارات، صحیه و مخابره) میباشد.
روحیه نظام دموكراتیك و حاكمیت قانون
بیطرفی گروهی، سمتی و قومی
هدف، حفظ منافع ملی
هدف، دفاع از تمامیت ارضی
هدف، دفاع از استقلال
هدف، دفاع از حاكمیت ملی
هدف، دفاع از نوامیس ملی و ارزش های دینی و معنوی.
تا سال هشتاد و هشت تعداد سربازان اردو نزدیک به یکصد هزار نفر بود و این تعداد میتواند تا سه صدوپنجاه هزار برسد. اجرایی وظیفه در اردوی ملی داوطلبانه میباشد و جوانان بین هجده تا سی پنج سال به صورت داوطلبانه در اردو ثبتنام میکنند. دولت در قبال حضور داوطلبانهی سربازان، برای آنها ماهانه یکصد دالر معاش تأدیه مینماید. وقتی سرباز بخواهد یک دورهی دیگر نیز در اردو خدمت نماید، ده دالر بر معاش وی اضافه میگردد.
بودجه وزارت دفاع در سال هشتادوهفت- ه.ش مبلغ یازده ملیارد و سه صد و هشتاد و شش ملیون و هفتصد و پنجاه و هفت هزار افغانی بوده كه مبلغ سیزده ملیارد و نهصد و پنجاه و هفت ملیون و هشتصد و هفت هزار و چهار صد و شصت یك افغانی در کودهای (بیست پنج، بیست دو، بیست یک) به مصرف ر سیده است كه ازجمله بودجه مصرفشده در كود بیست یک مبلغ دو ملیارد و هفتصد و پانزده ملیون افغانی امتیازات تشویقی منسوبین اردوی ملی از طرف دفتر قوماندانی مشترك امنیتی، انتقالی برای افغانستان cstc-a تمویل گردیده كه شامل بودجه منظور شده کود بیست یک نمیباشد.
دوكتورین دفاعی بر اصل احترام متقابل، عدم مداخله، همكاری و حسن همجواری با همسایگان، اشتراك و همکاری در سیستم امنیت منطقوی، تقویت و حمایه از تمام برنامهها و پالیسی های دولت افغانستان تهیه و تنظیم شده است. مساعی وزارت دفاع ملی بر محور سیستم پلانگذاری ستراتژیك دفاعی استوار میباشد. این سیستم استقامت دهندهی فعالیت های وزارت دفاع ملی در سطوح مختلف (تاکتیکی، اوپراتیفی و ستراتژیكی) میباشد.
تشكیل و ساختار:
ستراتیژیی ملی نظامی
رهنمود پلانگذاری اوپراسیونها
رهنمود پلانگذاری ستردرستیز
رهنمود پلانگذاری قابلیت های دفاعی
دیركتیف پلانگذاری ستراتژیك
رهنمود تنظیمی و اداره قوتها
دیركتیف پلانگذاری، پروگرام سازی و بودجه سازی.
اردوی ملی تحت امر وزارت دفاع ملی فعالیت مینماید. وزارت دفاع ملی افغانستان شامل دو بخش میباشد:
الف. وزارت دفاع: منظور از آن کادرهای هستند که پالیسی وزارت را طرح میکنند. در رأس آن شخص وزیردفاع میباشد که یک شخص ملکی است. وزیردفاع خود، چهار معاون دارد:
معاون اول
معاونت پالیسی و اپراسیون
معاونت پرسونل
معاونت مالی و تخنیکی
همچنان وزارت دفاع دارای هفت ریاست است که اسامی آنها به صورت زیر میباشد:
ریاست مالی
ریاست حقوق
ریاست تفتیش
ریاست حالات اضطراری و فوقالعاده
ریاست تکنالوژی
ریاست پالیسی
ریاست پارلمانی
بخش عمدهی دیگر وزارت دفاع ستردرستیز میباشد. ستردریستز خود دارایی تشکیلات زیراست:
معاون
ریاست دفتر
ریاست کادر و پرسونل
ریاست کشف و استخبارات
ریاست اوپراسیون
ریاست عقیدتی فرهنگی
ریاست مالی
ریاست مخابره
ریاست تفتیش
ریاست حقوق
تعلیم و تربیه عنصر اساسی در بالا بردن ظرفیتها و حفظ احضارات محاربوی اردوی ملی به شمار می رود. وزارت دفاع ملی برای بهبود وضع تعلیمی اردو، بالا بردن سطح دانش نظامیان و با استفاده از شیوههای مؤثر و تجارب اردوهای كشور های پیشرفته،
استفاده مینماید.
جمع نظام عسکری عبارتاند از دلگی۹ نفر- بلوک ۳۰نفر- تولی ۹۰ نفر - کندک ۲۷۰ نفر غند ۸۱۰فرقه ۱۲۰۰۰ نفر- قول اردو ۳ فرقه یا ۳۶هزار نفر سرباز محاربوی میداشته باشد, برای هر بلوک یک افسر تعین میشود.
رتبههای منسوبین اردوی در سال سیزده صدوسی هشت خورشیدی در دوران محمد ظاهر ساخته شد.
این رتبهها توسط یک کمیسیون مختلط از شورای عالی وزارت دفاع و اعضای اکادمی علوم نامگذاری و علامه گذاری شد، که به چهار دسته تقسیم شده است.
افسران جوان، رتبه دریم بریدمن, دوهم بریدمن, لمری بریدمن و تورن.
آمرین، رتبه جگرن، دگرمن و دگروال.
جنرالان، رتبه برید جنرال، تورن جنرال، دگرجنرال و ستر جنرال. مارشال.
معمولاً علایم سرشانه افسران اردو به اساس بعضی سمبولها قبول میشد.
مثلاً: شیر برای شجاعت، فیل برای قوت و محراب و ممبر سمبول اسلامیت.
علایمی که در آن وقت برای منسوبین اردو قبول شد قرار ذیل بود:
دریم برید من، یک پلیت
دوهم برید من، یک پلیت یک ستاره.
لمری برید من، یک پلیت دوستاره.
تورن، دو پلیت یک ستاره.
جگتورن، دو پلیت دوستاره (در اردوی فعلی این رتبه از بین رفته).
جگرن، یک کرچ با یک ستاره.
دگرمن، یک کرچ با دوستاره.
دگروال، یک کرچ با سه ستاره.
برید جنرال، یک نشان دولتی با یک ستاره.
تورن جنرال، یک نشان دولتی با دوستاره.
دگرجنرال، یک نشان دولتی با سه ستاره.
ستر جنرال، یک نشان دولتی با چهار ستاره.
مارشال، یک نشان دولتی یک کرچ و یک ستاره. رتبه جنرالی، یک رتبه سیاسی یا بینالمللی است و در پهلوی این که یک رتبه است امتیازات سیاسی هم دارد. یک جنرال اگر به بیرون از کشورش می رود، برایش پاسپورت سیاسی داده میشود و در کشور میزبان مثل سایر دیپلوماتها از وی استقبال میشود. رتبه مارشالی که آخرین رتبه منسوبین اردوی افغانستان است به اساس خدمات بسیار بزرگ و عالی در سوق و اداره قوتها و فتح جنگها از جانب ریس جمهور به یک شخص اعطا میشود.
کشورها و ملتها برای دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی خود به نیروهای مسلح ضرورت دارند. ارتشها بدون در نظر داشت چگونگی نظام و گرایش های سیاسی و قومی در دفاع از سرزمین خود نقش قاطع داشتهاند. اردوی ملی افغانستان یکی از پر اعتماد ترین ارگانهای نظامی افغانستان به شمار میآید، بویژه مردم افغانستان بالای آن اعتماد کامل دارند. اردوی ملی افغان در قلب های مردم جایگاه خود را تثبیت نموده و همین مسأله باعث موفقیت های چشمگیر و افزایش اعتبار آن در جامعه شده است.
اردوی ملی به بیست دو تن ارکان حرب، دوصدوبیست پنج نفر ماستر، حدود شش و نیم هزار نفر لیسانس، بیش از پنج هزار نفر فارغان صنوف دوازده و کورسهای نظامی و حدود سه هزار نفر تثبیت و تعدیل رتبه که نزدیک به پانزده هزار نفر میشود در صفوف خود جای داده است و با انکشاف کمی اردوی ملی برای جمع کثیری از افسران منفصل شده واجد شرایط، زمینه پیوستن مجدد به اردوی ملی مساعد میگردد. بیش از دو هزار تن از منسوبین اردوی ملی برای ادامه تحصیلات، حدود دو هزار نفر به سیمینارها و حدود هزار و دو صد نفر به تمرینات نظامی به خارج از کشور اعزام شدهاند.
ادامه دارد ....