نزدیک به هفت دهه قبل کارگران ماهر و زحمتکش و انجنیران مسلکی کشور ما به خاطر تقویه ی بنیاد اقتصادی و سکتور دولتی، دستگاه استخراج نفت و گاز را ایجاد کردند.آن‌ها به‌رغم شرایط کمبود معیشت و اوضاع اختناق با قبول زحمات فراوان به خاطر خدمت به منافع علیای مردم افغانستان نی تنها بر مسایل استخراج نفت و گاز عرق می‌ریختند، بلکه به‌منظور ایجاد سهولت در منطقه‌ی صنعتی نفت و گاز، شهرک زیبایی به شمول منازل رهایشی، کودکستان و شیر خوار گاه، کلینیک صحی و پارک تفریحی برای مامورین انجنیران وکارگران بنا نهادند که به خاطر رسیدن به‌موقع کارگران در محل کار و بلند بردن سطح استخراج تولید که تا اندازه‌ی معینی نیاز جامعه را مرفوع می‌ساخت تلاش کردند.

 در راستای تحولات سیاسی کشور و ایجاد حاکمیت دموکراتیک خلق افغانستان مطابق به پالیسی های بهی خواهانه دولت با توجه بوضع معیشتی کارگران و رشد مهارت‌های مسلکی و انکشاف سطح تولید توجه جدی مبذول گردید چنانچه

 فعالیت کاری و استخراج منابع، این دستگاه در سطح منطقه توجه برون‌مرزی را نیز به خود جلب می‌کرد. دستگاه نفت و گاز باسابقه‌ی تاریخی نی تنها در بخش تولیدی، بلکه در جهت تربیه کادرها و رشد مهارت‌های مسلکی کارگران تلاش فراوان نموده و کادر هایی ماهرو مسلکی را بجامعه تقدیم داشته است. همچنان کارگران جوان در سنگر دفاع از وطن ونوامیس ملی، به خاطر عقیم ساختن حملات ارتجاع واستبداد و خنثی ساختن توطیه های دشمنان خارجی افغانستان بمنظورتامین امنیت وآسایش مبارزه نموده اند که برای سایر مدافعین وطن وزحمتکشان کشور نمونه شهامت، ایثار وفدا کاری بوده است.

 دولت دموکراتیک ومردمی بر طبق برنامه های مترقی، پلانها ی عام المنفعه وپالیسی رشد و انکشاف تولید واقتصاد وبلند بردن سطح زنده گی کارگران و سایر زحمتکشان کشور توجه عظیم ی را در جهت بهبود شرایط زنده گی ومعشیت کارگران نفت و گاز معطوف میداشت.

 ازینرو برای کارگران منازل رهایشی و معیشتی همچون مواد کوپونی، افزودی معاش ماهوار، بخششی، بیمه ی صحی مجانی، حق کار واستراحت، حق داشتن اتحادیه های صنفی، حق سواد و آموزش وبلند بردن مهارت‌های مسلکی کارگران، استفاده از بورسهای تحصیلی ودیگر امتیازات برای کارگران اعطا گردید.

 اما پس از تغیرات سیاسی وتشدید جنگها ی میانگروهی وتنطیمی در کشور، تمام حقوق وامتیازات کارگران سلب گردید. دولتهایی که قبل از رویکار آمدن شان بقدرت سیاسی، در جنگ نیابتی پاکستانیها وبیگانگان، زیر ساختار های اقتصادی کشورواکثریت عظیم کارخانجات تولید ی، دستگاه های نساجی، تولید انرژی، پروژه های آبیاری، مکاتب ومدارس ومزارع را به آتش کشیده منهدم وتخریب نمودند وکارگران را از کار بیکار وبی روزگار ساختند.

 ودرباقیمانده ی تعداد انگشت شمار کارخانجاتی که از آتش گروه های بنیاد گرای مذهبی در امان مانده بود دولت وابسته وتحت الحمایه ی خارجی خصلتاً با بی توجهی به دستگاه های تولیدی کشور اکثراً این دستگاه ها را که امانت مردم افغانستان بود غیر فعال و فلج نگهداشته است.

 واما دستگاه نفت وگازشمال که بنا به توجه مقامات محلی فعالیت داشته، درین اوآخر بار دیگر طرف حملات بیرحمانه ی برخی از مقامات دولتی قرار گرفته حاصل یک عمر رنج وزحمت کارگران را از دست شان گرفته وآنها را بدون کدام دلیل موجه از کار برطرف وگذ شته از آن منازل رهایشی آنها را که بدستان خود کارگران شریف نفت و گاز اعمار و آباد گردیده است از آنان میگیرند.

 متاسفانه دولت بجای اینکه کار گران رابخاطر کار هدفندانه شان مورد تشویق قرار دهد ودر برابر کار خلاقانه ی ایشان از آنها مواظبت نماید حتا شغل وکار وسرپناه آنها را نیز از دست شان میگیرد البته جای بسیار تاسف است.

 در یک مقایسه کوتاه باید گفت که در حال حاضر عملکرد دولت با حملات گروه های مذهبی عقبگرا در زمان گذشته چه فرقی دارد؟ درحالیکه دولت افغانستان کارگر افغانستان را از خانه بیرون می اندازد، نان ومعاش، کار وکسب وخانه اش را گرفته از معیشت محرومش میسازند آیا این روش زشت تر از برخوردهای قرون وسطی نیست؟

 آیا کارگرانی که سالها ی سال جان خود را فرسوده ساخته ونیرویش را به خاطر رفع نیازمندی های دولت وملت فدا میسازد مستحق همین بر خورد میباشند؟

 آیا دولتی که خود را مسُول جان ومال مردم میداند بجای مواظبت از جان ومال مردم وتقدیر از کار وتولید کارگران وزحمتکشان آنها را از کار بیکار ساخته وخانه های شانرا مورد هجوم قرار بدهد باز هم ادعا کند که دولت مردم افغانستان است؟

 درین رابطه سوالیست وقتیکه خانه های کارگران را از روی جبر وظلم از نزد شان میگیرند، آنرا برای کی وکدام گروه مستحق تر از کارگر توزیع میکنند آیا این عدالت است؟

  اگر چنین میبود هرگز مقامات دولتی چنین جفایی را بحق کارگران ستمدیده انجام نمیدادند پس معلوم میشود که اراکین ومسولین چنین بخشها باسخت دلی همانند یک بیگانه به این قضیه برخورد نموده و به میل خارجی شرایط ناگواری را به کارگران تحمیل میکنند.

 در اخیر باید گفت که دفاع مشروع از خواستهای برحق کارگران به خاطر رهایی از وضع رقتبار کنونی همه ی داد خواهان، عدالت پسندان وطرفداران دموکراسی و حقوق کار وکارگر، مستلزم همبستگی با کارگران در دفاع از حقوق حقه ی آنها میباشد تا صدای برحق کارگران را بگوش مسولین امور، دولت مردان وپارالمان کشور وجهانیان رسانیده تا درین سرمای شدید زمستان قصر نشینان دولت وکاخ نشینان ثروت توجه بحال کارگران معطوف بدارند.

 

ما فدا کاران کار و زحمتیم

 پیشتاز و کارگر هستیم ما

 ما خرابکار و ستمگر نیستیم

 خادم و ایجاد گر هستیم ما

 بهر تولید لباس و نان و آب

 چاره ساز و چاره گر هستیم ما

 بهر رفع ظلم استثمار وفقر

 جنبش عصیانگر هستیم ما

 بهر تامین عدالت در وطن

 داد خواه و داد گر هستیم ما

 در پی تولید کالا های خوب

 خادم نسل بشر هستیم ما

 کا فه ی دنیا پر از تولید ماست

 لیک خوار دربدر هستیم ما

 چرخ تولیدی بر دستان ماست

 لیک محروم از ثمر هستیم ما

 بشکنیم زنجیر استبداد را

 بهر دژخیمان شرر هستیم ما

 قشر مفتخوار وستمگر نیستیم

 کار ساز وکارگر هستیم ما