در رابطه به نظریات و رهنمودهای عالمانه پوهاند داکتر محمد داود راوش غرض شناخت یک رهبر شایسته از طریق سایت حقیقت به نشر رسید فرا گرفتن آن را به خاطر شناخت یک رهبر شایسته نیاز میدانم.

 از اینکه در طول تاریخ یکی از عوامل عمده‌ی انحرافات شکست‌های نهضت‌ها و احزاب آزادی دوست و مترقی موجودیت یک عده رهبران که از تحلیل شرایط عینی و ذهنی جامعه عاجز بوده به خرد جمعی کم بها داده انجام بازی‌های جاه‌طلبانه و خودخواهانه وی سبب چند دسته گی، پراکندگی مبارزان و پیروزی‌های مخالفین گردیده است. لازم میدانم نظریات مورخان و دانشمندان را به خاطر اثبات رهنمودهای محترم راوش نیز ارایه نماییم.

 نظر به شهادت تاریخ در هر زمان مردم شجاع و دلیر افغانستان توانسته‌اند در میدان‌های گرم مبارزه بزرگ‌ترین قدرت‌های جهان را به زانو درآورند اما به نسبت اعتماد بیجا بالای یک عده از رهبران که در تحلیل وضع شرایط عینی و ذهنی عاجز بوده با انجام بازی‌های جاه‌طلبانه و خودخواهانه خویش توانسته‌اند بزرگ‌ترین جفاها را بالای ملت ما تحمیل نمایند دوباره به قدرت رسیدن امیر دوست محمدخان یک مثال آن بوده به ادامه آن بازی‌ها نیز صورت گرفته است.

 بر علاوه اینکه مطالعه دقیق رهنمودهای محترم محمد داود راوش را به خاطر جلوگیری از تکرار جنایات گذشته یک نیاز دانسته غرض معلومات بیشتر خوانندگان گرامی دیدگاه دانشمندان علم روانشناسی را به خاطر انجام وظایف یک رهبر شایسته نیز ارایه نموده‌اند نیز اضافه می‌نماییم نظریات و رهنمودهای دانشمندان علم و روان شناسی در رابطه به وظایف یک رهبر شایسته از این قرار است.

 ۱- شناسایی نیروها سازمان‌ها و احزاب در مورد رهبری و برآورد واقعیت بینی و امکانات آن.

 ۲- آگاهی از تحولات و نیازمندی‌های زمان و توجه به پیشرفت علوم و فنون

 ۳- تشخیص نیازهای سازمان مورد هدایت در جهت رشد و پیشرفت آن

 ۴- طرح استراتیژی که در برگیرنده هدف‌های دراز مدت رهبری می‌باشد و در عین حال بدون دور اندیشی و توجه به تحولات آینده انجام آن به‌درستی امکان پذیر نمی‌شود.

 ۵- تعیین هدف‌های مقطعی که نیل به آن‌ها را هدایت به‌سوی استراتیژی را هموار می‌سازد و در عین حال می‌توان تعیین این هدف‌ها را به زمان‌بندی تحقق هدف‌های دراز مدت تعبیر کرد.

 ۶- توجه به چگونگی ارتباط رهبری با اعضای سازمان احزاب هدایت شونده و کوشش در جهت ایجاد پیوند دایمی ناگسستنی بین رهبری و اعضای سازمان از طریق تفهیم رهبری.

 ۷- توجه به شرایط زندگی و محیط کار سازمان احزاب هدایت شونده.

 ۸- بسیج نیروهای موجود و در بین سازمان و احزاب هدایت شونده و ترغیب آنان به فعالیت در امور مختلف.

 ۹- ایجاد تعادل و همآهنگی بین فعالیت‌های مختلف سازمان و احزاب. در جهت تبدیل تلاش‌های پراگنده به سمت کلی و جهت دار شخصیت‌های بزرگ سیاسی جهان می‌شوند.

 ۱۰- برای یک رهبر کافی نیست که خوبی‌ها را بشناسد بلکه قادر به ایجاد آن خوبی‌ها باشد کسی که به اندازه کافی قوه تمیز یا درک برای اتخاذ تصامیم صحیح نداشته در نتیجه فقدان قوه تمیز شکست خواهد خورد. بر علاوه توانایی در باره‌ی اعضای سازمان قدرت تصمیم گیری نیز به‌عنوان یکی از ویژه‌گی‌های رهبر شناخته می‌شود. ارتباط با اعضا شناخت دقیق آن تصمیم گیری به موقع از وظایف رهبری به شمار میاید.

 در افرجام یکبار دیگر از آن‌هایی که در تعیین و انتخاب رهبران ساختارهای دولتی، حزبی و اجتماعی نقشی دارند، باید رهنمودهای علمی پوهاند داکتر راوش و رهنمودهای مشابه سایر قلم به دستان کشور و جهان را به ویژه در رابطه با شناخت و انتخاب رهبری مطعاله و به چنین نظریات و دیدگاه‌های کارشناسانه به خاطر کاهش دشواری‌ها موجود به دیده موشگانه‌تر بنگرند.