حقیقت عبدالوکیل کوچی: ثروت‌های طبیعی افغانستان امانت تاریخی مردم آن است

هرزمانی دیگ بی‌سرپوش شد

 پایمال گربه‌ها و موش شد

 دیگ بی‌سر پوش بین خار و خس

 می‌شود آماج زنبور و مگس

 عبدالوکیل کوچی

 

ثروت‌های طبیعی و خدا داد افغانستان چشم همسایگان افغانستان را خیره ساخته است و لشکر آزمندان غارتگر جهان را ره گم. هرکس به عنوانی و مقصدی می‌آید تا چیزی ازین دیگ بی‌سرپوش کشیده و با خود بردارد.

 اگر جنگ‌های جهانی در گذشته به خاطر تقسیم جهان به وقوع پیوسته بود ولی در حال حاضر بیم آن دارد که در برخورد نامتعارف قدرت‌های بزرگ فراروی خطرات فرضی کشورهای منطقه، این کشور به دلیل موقف و موقعیت جیوپلیتیک و داشتن منابع طبیعی سرشار و ذیقیمت خود به میدان تاخت‌وتاز جهانی و مناقشه تراژید غیرقابل کنترول مبدل گردد.

 با توجه به گذشته‌های تاریخی و رویدادهای نظامی کم از کم دو قرن گذشته تا بدین سو این سرزمین قربانی اهداف جیواستراتیژیک قدرت‌های بزرگ جهانی همچون دانه گندم در میان آسیا ب و آسیا متحمل جفاهای تاریخی گردیده است ودر حال حاضر در آتش جنگ‌های نیابتی پاکستان و قدرت‌های بزرگ و سیاست‌های دوگانه آن‌ها می‌سوزد. مبرهن است که حملات جهان سلطه و سرکوب در شرق میانه و غیره نقاط جهان بر ضد رژیم‌های دموکراتیک و ملی، آ ن کشورها را اشغال و بجای آن‌ها با نصب دولت‌های گوش به‌فرمان، تحت‌الحمایه و معامله گران محاسبه‌ی دو جمع دو مساوی به هرچه که حامی می‌فرماید، بر آزاده‌ترین مردم دنیا تحمیل می‌شوند.

 جنگ افغانستان که از مداخلات تجاوزکارانه رژیم خونتای پاکستان و رقابت قدرت‌های بزرگ جهانی در منطقه منشأ می‌گیرد، جای تعجب نیست که با موجودیت دولت ضعیف، گوش به‌فرمان، تحت‌الحمایه و معامله گر، ثروت‌های طبیعی آن آماج چپاولگران آزمند جهان و غارتگران داخلی که در آغاز، راه تاراج ثروت‌های ملی کشور را برای آن‌ها باز کردند قرار گیرد.

 غاصبان ثروت و سرمایه برای بدست آوردن منابع سرشار طبیعی اولاً افسانه‌ها و سناریوی جنگ را در برابر دشمنان فرضی خود ساخته و اجرایی شدن آن را با سازمان‌دهی اختلافات قومی، زبانی، سمتی، مذهبی، لسانی و جنسیتی و سیاست‌های دوگانه انجام داده و زمینه غارت ثروت‌های طبیعی را فراهم کرده و با بکار گیری رژیم دست نشانده در یک توافق ساخته گی واز قبل پلان شده سیاست غارتگرانه خود را با بکار گیری و اجیر سازی نوکران چاکر منش خود توجیه مینمایند.

 بگفته منابع خبری ومقالات زیر عنوان معادن افغانستان، همین اکنون در موجودیت دولت وابسته و بی کفایت روزانه ده ها لاری از سنگهای قیمتی ودیگر مواد پرارزش وگرانبها ونادر بوسیله نوکران فروخته شده ودلالان داخلی زیر نام فعالیتهای بازرگانی به پاکستان انتقال داده می‌شود.

 قدرت مندان در درون دولت افغانستان که خود، دست کمتر از خارجی ها نیستند با سازشهای پشت پرده ودور از انظار ملت میخواهند ثروت‌های طبیعی کشور را معامله کرده وحمایت آن‌ها را با خود داشته باشند. در حالیکه مردم صاحبان اصلی معادن بوده و این ثروت‌های طبیعی از امانات تاریخی مردم افغانستان است نه دارایی شخصی زورمندان وارگ نشینان تحت‌الحمایه. بنا بران هیچکسی خلاف آرای ملت وقوانین نافذه کشور حق معامله ویا بخشیدن ثروت‌های طبیعی مردم افغانستان را ندارد.

 اکنون که شرایط جنگ بر کشور ما سایه می افگند عوامل خارجی با استفاده از شرایط موجود ازین دیگ بی‌سرپوش میکشند ومی برند. با توجه به منابع خبری منتشر شده در سایت وزین همایون تحت عنوان «معامله ننگین قرن بد تر از معاهدات ...» میخوانیم «معلوم میگردد که ارگ کابل برای بقای خویش از ترفند دیگری یعنی واگزاری سرمایه ملی (ذخایر معدن) این سرزمین را همچون تحفه یی برای آینده های نا معلومی برای امریکا وعده داده است» ودر جای دیگری درهمین موضوع مینویسد «بعضی زمینه سازی های اشغالگری این دارایی ها در تصاحب کشور های زور گوی جهان بشکل غیر عادلانه وغیر انسانی وبشکل بیرحمانه قرار می‌گیرد واین یکی از تاکتیک ها در استراتیژی های کشور های اشغالگر اینست که بعد از مداخله نظامی در امور کشور های فقیر این ممالک را نخست در وام نا خواسته وتحمیل شده از اثر جنگ‌های تحمیل شده فرو برده وسپس اینها را به خود وابسته میسازد که این خود نوع جدید مستعمره است» ودر جای دیگری علاوه میکند «تنها یک مشت رهبران خود فروخته این کشورها صاحب زندگی شدند ولی بقیه منتظر کمک مواد غذایی ملل متحد شده وخیرات امریکا واروپا اند. از آنجایی که کشوری بنام افغانستان همین اکنون از یکطرف هیچ زمینه صاحب واختیار خویش نه در زمین ونی در فضای خاک خود است ...این دیگران اند که زیر نام الهام آوردن دموکراسی این معادن را در زیر قبضه خویش قرارداده وخواهند داد»

 بنقل از منبع خبری تلویزیون پیام افغان از قول داکتر محیط کارشناس مسایل سیاسی بین المللی که می‌فرماید... «آمارهایی که بیرون بر آمده که در افغانستان فقط به چند تای آن اشاره شده... از سال ۲۰۰۲ تا الحال ۷۶ میلیارد دالر اسلحه برای ارتش افغانستان داده شده است. حالا عزیزان باید ببیند که اینها به چه دلیل بعد از شانزده سال در افغانستان که در واقع شکست خورده اند هنوز میخواهند ادامه بدهند برای اینکه کار خانجات اسلحه سازی کار میکنند ۷۶ میلیارد دالر، ششصد هزار اسلحه، ۱۶۳ هزار رادیو ی نظامی اینها همه کار خانجات امریکا کار میکنند ۷۶ هزار خود رو نظامی، ۳۰ هزار دستگاه خنثی کردن مواد انفجاری، ۱۶ هزار دستگاه شنود جاسوسی، واز جمله در حقیقت هوا پیما های بی‌سر نشین که هر ساعت مردم امریکا چهار میلیون دالر خرچ این جنگ را دارند می سازند توی جیب کی میرود»

 داکتر محیط علاوه میکند «آنهایی که اینها را میسازند به چه دلیلی که جنگ افغانستان را بسیاری دوستان افغان از من پرسیدند به چه دلیلی که امریکا میخواهد ۴۰۰۰ سرباز دیگر به آنجا بفرستد کاملاً آشکاراست یکی از اهداف گردش کار شرکتهای اسلحه سازی است، سودهای عظیم شان است، بالا رفتن ارزش سهام شان است وبعدش تسلط کامل، هم پایگاه نظامی در آنجا میخواهند برای اینکه هم روسیه وهم کشور های آسیای مرکزی را کنترول بکنند وهم ایران، وهم پاکستان وهم چین را واین تروریستها را تقویت بکنند برای اینکه نا آرامی در آنجا ها بوجود می آورند وهمچنین معادن بسیار ذیقیمت افغانستان را. هم چنان داکتر محیط می افزاید ...البته که خود آقای ترامپ گفت که ما باید به معادن ذیقیمت افغانستان باید تسلط کامل پیدا کنیم. بنا بر آن علتش این است.»

 کشور جنگ زده افغانستان با داشتن تجارب جنگ وصلح ملتی دارد پرغرور وآزاده که با اتحاد وهمدلی، با خرد جمعی وهمبستگی ملی، خواهند توانست بر همه مصایب غلبه حاصل نموده و از صلح ودموکراسی، از استقلال وحاکمیت ملی وتمامیت ارضی، منابع سرشار طبیعی ومنافع علیای کشور دفاع کرده جامعه را از حالت فلاکت وبد بختی نجات خواهند داد.