(تحلیل و گره گشایی تازه از اوضاع افغانستان و جهان)

 

 

عملیات موفقانه نیروهای هوا فضائی روسیه برضد گروه های تروریستی درسوریه، موقف پوتین وروسیه فدراتیف را به مثابه ابرقدرت دیپلوماتیک و نظامی در صحنه بین المللی برجسته ساخته به جهان یک قطبی وهژمونی اضلاع متحده امریکا خاتمه داد.

مجموعه اهدافی را که روسیه ازاین نبرد بدست آورد میتوان به هدف های عمدی (پلان شده) و هدف های غیرعمدی (فرا منتظره) تقسیم کرد.

اهداف عمدی :

- دفاع ازمنافع ملی روسیه باحفظ وتحکیم یگانه پایگاه بحری روسیه در ساحل مدیترانه درشهرتارتوس سوریه وایجاد پایگاه هوائی درشهرلتاکیه.

- امحای تروریزم دربستر تروریزم.

- افشای چهره تقلبی امریکا ومتحدین غربی ومنطقوی اش درجنگ با تروریزم.

- افشای امریکا ومتحدین اش به مثابه حامیان تروریزم.

- صدمه به اعتبارجهانی امریکا ومتحدین اش.

- دفاع ازسوریه به مثابه یگانه متحد تاریخی روسیه درشرق میانه

- احیا واعاده پرستیژوحیثیت سیاسی روسیه در شرق میانه وجهان عرب ودرسراسرجهان.

- ایجاد شرایط جهت حضورنظامی دایمی درشرق میانه.

- ایجادنظم نوین جهانی مطابق به ارزشهای موسسه ی ملل متحد با تلاش روسیه، چین و متحدین شان.

 

اهداف غیرعمدی ایکه خود به خود واتوماتیک برآورده شدند عبارت اند از:

- برهم خوردن طرح امریکایی شرق میانه نوین.

- بی اعتبارشدن طرح نظم نوین جهانی جورج بوش پدر.*

- زباله شدن داکترین ولفووتز.**

- به زباله رفتن بساط شطرنج بازی بزرگ شرق میانه برژنسکی.

- وازهمه مهمتربربادی رویاء ها و خواب ناتمام طرح اسرائیل بزرگ که خاکهای فلسطین، اردن، لبنان ، بخشی از عراق ، سوریه وعربستان سعودی را درخود داشت.

این همه قصرسفید را به خاموشی فروبرده است. دیده شود که بعد ازاین شاک چه دسیسه وطرح شیطانی را ازآستین بیرون خواهند کشید.

باید خاطرنشان ساخت که نیروهای پسیکوپاد(یک نوع  دیوانه) ومیگالومان( خود بزرگ بینی) که غرق رویا های خود بزرگ بینیی شان اند میدان را به آسانی رها کردنی نیستند.امید است عقل سلیم چیره شود ورنه بشریت در انتظار زمستان اتومی خواهد بود.

 

واکنون بطور مشخص سخنی چند درموضوع افغانستان:

چندی قبل وقوع حملات انتحاری در کابل و شیوع جنایات طالب و داعش در ولایت های فراه، نیمروز، هلمند و ننگرهار و تغافل دولت به مقابل آن رویداد ها مردم را واداشت تا به سرکهای شهر کابل برآیند و فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند، تروریزم و بی تفاوتی دولت را تقبیح کنند. علاوه برآن سران تنظیم های جهادی جلسه ای در پروان داشتند. در این گردهمائی ها صداهای بسیج عمومی، سقوط  دولت و دفاع مسلحانه خودی طنین انداز بود و مردم از دولت نا امید شده بودند.

من آن تظاهرات و گردهمائی ها را جنبش خود جوش مردمی خواندم و تشویق نمودم البته روی سخنم متوجه جوانان بود نه تائید و تشویق و ارج گذاری به نسل اول جهادگران.

طبعیست که جوانان در مبارزه شان برضد تروریزم وایجاد صلح درافغانستان استوار و سازش ناپذیراند آنها در این مبارزه چیزی ندارند که از دست بدهند بلکه اگر پیروز میشوند همه چیز را (صلح وآرامی، آزادی وسرفرازی وبازسازی) بدست میآورند برعکس نسل اول جهادی ها که امروز یک قشر سرمایه دار نوبه دوران رسیده را تشکیل داده اند و درطول مبارزات شان همیشه به خاطر مقام و جمعاوری پول های حرام معامله نموده وطن و پیروان شان را تباه کرده اند وبدین اساس آنها اکنون نیز خیلی ها اماده معامله  و خیانت اند.

 قبل از واقعه کندوز خطرداعش درافغانستان جهادیهای نسل اول را سخت پریشان ساخته بود و فکر میکردند که اگر داعش درافغانستان قدرت گیرد همه آنها را گردن خواهد زد ازاینرو جلسه پروان را دایر و در یک نمایش قدرت جهت ترساندن دولت و نیروهای اشغالگراز جوانان استفاده ابزاری نمودند ولی بعد از سقوط عمدی و صحنه سازی شده کندوز توسط دولت  و تمدید حضور نظامی امریکا درافغانستان جهادگران نسل اول دوباره مورد تفقد غرب قرارگرفته از گزند داعش برکنار و تضمین شدند بناا در این روزها خاموش و طبق معمول عقب کاروبار شخصی خود اند.

در روشنی آنچه در بالا نگاشته شد میتوان گفت که وقایع سوریه ازبعضی جهات شباهتی با اوضاع افغانستان دارد وازهمه مهمترمبارزه روسیه ومتحدین اش برضد تروریزم درسوریه امید های نوی را درمورد طرد استعماروهژمونیزم وتروریزم واستقرارصلح دایمی دروطن ما بوجودآورده است. ( گفتم توسط دولت به خاطر آنکه : در آنزمانیکه کندوز هنوز در تصرف طالب بود غنی احمدزی مردم را اطمینان میداد که جای تشویش نیست وضع کندوزتحت مدیریت او قراردارد، گویا  البته تکتیک بادارانش هم ایجاد هرج ومرج مدیریت شده میباشد.این موضوع خود به خود گواهی میدهد که غنی جزئی از حامیان تروریزم در افغانستان است که به دستور بادارانش جهت صدور تروریزم به آسیای میانه اشتراک مساعی دارد).

قابل درک است که تا قبل از اقدام نظامی روسیه در سوریه همه ما سراسیمه  و درمانده بودیم  و چاره موثرحل مشکل افغانستان را نداشتیم و فکر میکردیم که رهائی وطن از چنگال اشغال و تروریزم خیال است ومحال. اما مبارزه و تصمیم قاطع روسیه و متحدین اش به ضد داعش وعامیان او در سوریه ما را هم به آزادی افغانستان، شکست تروریزم و ایجاد صلح دایمی در وطن ما امیدوارتر ساخته است.

این درحالیست که بعضی از نویسنده های محترم ما در موضوع خوشبین نبوده تصور میکنند که  با اقدام ضد تروریستی روسیه و متحدین اش در منطقه ما؛ بازهم مردم افغانستان قربانی یک جنگ نیابتی دیگر بین شرق وغرب میشود.

 با تعجب که یکی ازاین قلم بدستان بخشی از تارنمای خود را به یک نشریه ی تابلوئید( شایعه نامه) تبدیل نموده با نشراخبار وعناوین سنسیشنال( هیجان انگیز) و ولگار( بازاری) و پخش اکاذیب آب به آسیاب اشغال و تروریزم می اندازد. در جایی از حمله تجاورکارانه روسیه به افغانستان خبر داده نسل های دوم و سوم مجاهدین تنظیمی را جهت مبارزه با تجاوز تخیلی روسیه متفق طالب و داعش قلمداد و تبلیغ مینماید.

لازم است یاد آوری گردد که روسیه از مداخله سالهای 1980 اتحادشوروی به افغانستان تجربه کافی بدست آورده وهیچگاهی بدون خواهش، استشاره واجازه دولت قانونی افغانستان حریم هوائی و سرحد زمینی افغانستان راعبور نکرده خود را در تلک افغانستان درگیر نمی سازد.

 جلسه ی اخیر کشورهای مشترک المنافع نمایانگر آنست که روسیه با متحدین اش تصمیم قاطع دارند تا تروریزم را در سرحدات جمهوریت های آسیای میانه نابود کرده از نفوذ آنها بداخل جلوگیری نمایند. درآن زمان سترجنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری افغانستان به نمایندگی از دولت افغانستان یک سلسله کمک های نظامی و تخنیکی روسیه و دیگر ممالک کامنولت را مطالبه نمود که با اظهارامادگی جوانب مقابل بدرقه گردید. ولی متاسفانه در نشرات و اکاذیب ناشر مجله تابلوئید بسیار طفلانه به آن صبغه شخصی داده شد که گویا سترجنرال دوستم از طرف خودش از روسیه طلب کمک نموده است. چنانکه به تازگی آقای اشرف غنی از مقام رئیس جمهور اعلام کرد که وی از روسیه کمک های تسلیحاتی خواسته است!

در مورد شکست تروریزم درافغانستان باید گفت که نسبت حضورغرب به مثابه حامی تروریزم درافغانستان، روسیه از احتیاط کار گرفته بدون هماهنگی متحدین اش یعنی جمهوریت های آسیای میانه، ایران، هند، و چین به کدام اقدامی مبادرت نخواهد کرد.

 

از توهم «جنگ نیابتی» تا حقیقت بحران سازی کنترول شده:

یک عده از تحلیلگران افغانستان به این نظراند که درافغانستان جنگ نیابتی در جریان است.

 از آنجاییکه جنگ نیابتی به مبارزه ای گفته میشود که درآن جوانب متخاصم هرکدام حامی جداگانه داشته بیشتر به خاطرمنافع حامیان و تمویل کنندگان شان در جغرافیای معینی میرزمند. قسمیکه دیده میشود درافغانستان وضع طور دیگراست. دراینجا جناح های متخاصم حامیان و تمویلگران مشترک دارند. طوریکه داعش و طالب و گروه حقانی و گلبدین حکمت یار توسط آی اس آی پاکستان، عربستان سعودی، قطر، ترکیه وانگلیس و امریکا کمک و تمویل میشوند، در تجارت تریاک هم  شریک اند وادعا دارند که به ضد امریکا و دولت دستنشانده اش میجنگند، درعین زمان همان «حکومت دستنشانده» نیز توسط نیروهای فوق پشتبانی و تمویل میگردد و تا حال در جنگی که پیش میبرد تعریف مشخصی از دوست و دشمن ندارد و چهارده سال را به نام مذاکرات صلح و بازی موش و پشک گذشتانده است.

این یک معماست که ظاهراً همه مقابل همه و مقابل خود میجنگند وهیچکدام علاقه و توان آنرا ندارد تا به یک جنگ نهایی و فیصله کننده دست بزند و به نتیجه ای برسند. ( تسلیمی عمدی و برنامه ریزی شده ی کندوز، واپس گرفتن تماشایی کندوز و ده ها مورد دیگر شاهد مدعای ماست). آیا اشخاص درگیردر این وقایع متضاد و متناقض همه دیوانه اند ؟

نخیر آنها همه میدانند که چه میکنند. این خواسته بادارشان است. غرب میخواهد برای سالیان دراز الی ختم منابع طبیعی و اقتصادی آسیای میانه درافغانستان باقی بماند. و میداند که صلح افغانستان به معنای ختم بهانه های حضور نظامی اش در افغانستان است بنااً او به طالب، داعش و مخصوصن به دولت دست نشانده خیلی ضرورت دارد و میخواهد مانند چهارده سال گذشته برای سالیان متمادی افغانستان را درهرج ومرج مدیریت شده نگاه دارد. این نیروهای دست اول شامل صحنه افغانستان همه چیز را در اختیار دارند لاتری شان برآمده است میتوانند هرچه که بخواهند بدست آرند.  بازنده مردم افغانستان است که تباه شده است و بیشتر تباه میشود.

 

چه باید کرد؟

روشنی ای از شمال به نظر میرسد که مردم افغانستان باید آنرا ببینند و در موردش فکر کنند. دولت دستنشاند توان درک این روشنی را ندارد و حتی اجازه ندارد که با استفاده از آن راه نجات مردم را در پیش گیرد.

مردم نیروی مولده و قوت محرکه ی آزادی و صلح اند که باید به دور نخبه گان ملی، وطنخواه و مردم دوست خود جمع شوند. نه از راه خشونت بلکه توسط مظاهرات، اعتصابات و فلج مسالمت آمیز دستگاه دولتی قدرت را بدست گرفته دولت دست نشانده را مجبور به کنار رفتن و استعفاء نمایند.

آنگاه با فسخ قرارداد های استعماری استقلال افغانستان را اعاده و زمین و فضای افغانستان را از قیمومت نیروهای امریکائی و ناتو بدر نمایند. آنوقت است که دولت قانونی ومردمی افغانستان میتواند جهت محوی تروریزم، ایجاد صلح دایمی واعمار مجدد افغانستان از نیروهای ضد تروریزم جمهوریت های آسیای میانه، ایران، روسیه، چین و هند تقاضای کمک های همه جانبه نماید. به یقین کامل که دولت های مذکور داوطلبانه کمک خواهند کرد وافغانستان را درنابودی تروریزم و ایجاد صلح عادلانه و سازنده تنها نخواهند گذاشت.

در خاتمه میتوان پیشگوئی نمود که تحقق پلان و سناریوی بالا زمینه آنرا مساعد میسازد تا افغانستان به مثابه ی عضو مساوی الحقوق خانواده کشورهای آسیای میانه و منطقه ما موقف شایسته خود را احراز نماید . گرچه تحقق پلان فوق حفظ وانکشاف روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی افغانستان را با امریکا و همه ممالک غربی و حفظ همزیستی و دوستی با پاکستان و دیگر همسایگان را در نظر دارد ولی با آنهم ازاینکه دول متجاوز و اشغالگر میخواهند افغانستان را در حیطه تصرف خود داشته و آنرا به مثابه تخته خیز مداخلات شان به ممالک اطراف افغانستان استعمال نمایند با مقاومت شدید نیروهای استعماری و متحدین شان مواجه خواهد گردید.

اما در اوضاع نوین بین المللی امکان زیاد و زیاد شونده وجود دارد که دراثر مساعی، کمک و پافشاری ابرقدرت های منطقه و ایجاد کنفرانس ویژه در چوکات سازمان ملل متحد منافع همه جوانب در نظرگرفته شده افغانستان نجات یافته به حیث یک مملکت آزاد بیطرف و چهار راه تجارت بین المللی در منطقه عرض اندام نماید. عنصر مهم و کلیدی چنین روند نجات بخش همانا خردمندی  مردم افغانستان و رهبران واقعی شان میباشد.

تبصره: قسمیکه تجربه های تاریخی و چهارده سال اخیر نشان میدهد با مقایسه به پاکستان امریکا هیچگاهی آماده نبود وآماده نخواهد بود تا به افغانستان کمک جدی، واقعی وهمه جانبه نظامی و عمرانی نماید؛ بناا مطالبات و انتظارات از آن بیهوده و ضیاع وقت است.

 

در تحلیلات و استنتاجات فوق از منابع ذیل استفاده شده است:

http://www.4thmedia.org/2015/10/russia-destroys-the-greater-israel-dream/

http://www.4thmedia.org/2015/10/putin-defeating-more-than-isis-in-syria/

 http://www.fondsk.ru/news/2015/10/19/dejstvia-rossii-v-sirii-edinstvennaja-alternativa-destabilizacii-blizhnego-vostoka-36197.html

http://sputniknews.com/columnists/20151022/1028936412/nato-pentagon-frustration.html

http://sputniknews.com/middleeast/20151021/1028864229/kissinger-us-russia-middle-east.html

http://sputniknews.com/middleeast/20151011/1028358964/russian-plan-to-defeat-isil.html

http://www.strategic-culture.org/news/2015/10/20/afghanistan-hot-issue-on-security-agenda.html

http://sputniknews.com/politics/20151020/1028799258/us-russia-afghanistan-syria-taliban-insurgency.htm

http://www.4thmedia.org/2015/10/the-fall-of-the-unipolar-power/l