چرا جریان دموکراتیک خلق اقدام به تا سیس جراید خلق و پرچم برای سراسر افغانستان کرد؟

 ‌پیشاهنگان ترقی خواه و وطن پرست افغانستان برای نخستین بار در مسیر تاریخ مبارزات ملی، قطب نمای صحیح یعنی مرام نامه‌ای خلاق دموکراتیک خلق را برای نجات طبقات ستمدیده کشور به‌خصوص کارگران و دهقانان زحمتکش و منوران مترقی تنظیم و اعلان کرد.

 اساس مستحکم این مرام عبارت بود از تیوری ‌جهان بینی علمی که تجربه تاریخ، حقیقت آن را به اثبات رسانیده است.

 مرام دموکراتیک خلق آرمان‌های در خشان تمام طبقات زحمتکش افغانستان را در آن مرحله تاریخی بیان می‌کرد. ازین رو این مرام از طرف اکثر نیروهای صدیق، مترقی، دموکراتیک و وطن پرست جامعه با شور و شوق کامل مورد استقبال قرار گرفت.

 مرام دموکراتیک خلق به عناصر مرتجع که تحولات جهان و جریانات نوین و مترقی را از عقب عینک سیاه و از مجرای منافع طبقه حاکم و فیودالی می دیدند جواب منطقی و محکم داد.

 این مرام ثابت کرد که محافل سیاسی حاکمه و طبقه که با نشر مرام دموکراتیک خلق منافع خود را در خطر می‌بینند دیگر قادر نیستند که به‌رسم کهن و ارتجاعی و استبدادی دوران اختناق، اذهان مردم را در برابر جریانات پیشرو تاریخ منحرف و آغشته گردانند.

 در چنین شرایطی رشد عامل ذهنی پیروزی جنبش دموکراتیک ملی در راستای تحقق مرام دموکراتیک خلق افغانستان یک ضرورت جدی و رسالت تاریخی بود. با این تجربه تاریخی مسلماً این وظیفه در گام نخست به عهده رسانه‌های حزبی امروز است تا در راه تکامل سازمان سیاسی نقش مؤثر داشته باشد.

 سازمان، پر قدرت‌ترین، مؤثرترین و اساسی‌ترین سلاح عمل سیاسی و من‌جمله مبارزه اجتماعی می‌باشد. سازمانی که به اثر مبارزه سیاسی اقتصادی و ایدیالوژیکی ‌نجات خلق‌ها را از یوغ استثمار و ستمگری بتواند انجام دهد و حکومت کهنه را به حکومت جدید و خدمت گذار خلق‌های زحمت کش تعویض نماید حزب نام دارد.

 جریده خلق و پرچم مظهر و ناشر افکار چنین ارمان عظیم تاریخی بود که اصولاً به این منظور تأسیس گردیده بود.

 با الهام از تجارب تاریخی جنبش‌های ملی و دموکراتیک بخصوص حزب دموکراتیک خلق افغانستان، باید رسانه‌های حزبی برای تشریح، تعمیم تبلیغ و ترویج مرام، اهداف، برنامه و شعارهای استراتژیک و تاکتیکی حزب در رسانه‌های حزبی که خوشبختانه در عصر انترنت و تکنالوژی مدرن وجهان بینی علمی که سلاح نجات خلق‌های زحمت کش و معرف مبارزه طبقاتی بشمار می‌رود با همه قوا متحدانه در انعکاس رنج‌های بیکران مردم ستمدیده افغانستان و افشای زورگویان و ستمگران باید سهم بگیرد.

 از شرات به مقصد بیداری و بالا بردن شعور طبقاتی سیاسی و اجتماعی مردم باید استفاده به عمل آید. ماهنامه‌ها، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی وظیفه اساسی خود می‌داند که منحیث رشته اساسی اتصال با حسن نیت و طبق اصول علمی و اعتراض از خرده کاری سهم یکسان داشته باشد.

  نشرات ما باید وسیله‌ی وحدت سازمانی، تشکیلاتی و وحدت فکری شود، نشرات حزبی نه تنها باید وسیله تبلیغ کننده دسته جمعی برای توده‌های مردم باشد بلکه همچنین باید تشکل دهنده و رهنمود دهنده توده‌های مردم باشند

 وسایل رسانه‌یی احزاب و سازمان‌ها از جمله جراید، روزنامه‌ها، ماهنامه‌ها، ‌سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی مالکیت شخصی و خصوصی گرداننده گان آن نیست، بلکه هر عضو حزب سازمان و وطن پرستان حق دارد در کار نشرات سهم فعال داشته باشند و نظریات و داشته‌هایش را با مردم از طریق رسانه‌های حزب نشر کنند

 سانسور و انحصار نشراتی که موجب تحمیل خواست‌های عده یی می‌گردد نوع بی‌عدالتی و خلاف اصول دموکراسی ‌و آزادی بوده که این رویکرد اعتبار و اعتماد رسانه‌ها را شدیداً خدشه دار ساخته و لاجرم جولانگاه نشراتی آن در محدوده کوچک باقی می‌ماند.