حقیقت عبدالاحمد فیض: افول مجدد یک دیپلوماسی منفعل در برابر اسلام آباد

با اعلام راهبرد جدید اداره ترامپ در قبال اوضاع پرمخاطره افغانستان و جنوب آسیا، این بار نخست بود که واشنگتن بعد از شانزده سال حضور تمام عیار و گسترده نظامی و سیاسی در افغانستان از پاکستان این برخاستگاه ترور و وحشت و کانون دخالت و تجاوز به‌مثابه کشور حامی هراس افگنی یاد نموده و از اسلام آباد خواسته شده است تا از حمایت گروه‌های تروریستی دست برداشته و در برچیدن پناه گاه‌های هراس افگنان مستقر در خاک آن کشور اقدامات عملی روی دست گیرد. اعلام این راهبرد جدید که با تشدید حملات مخالفان مسلح در داخل افغانستان همزمان گردید، واکنش‌های گسترده جهانی را در پی داشت که درین میان مساعی دیپلوماتیک واشنگتن در جهت ترغیب دهلی جدید در راستای همکاری‌های بیشتر با کابل و مبارزه با هراس افگنی به‌مثابه یک قدرت مؤثر در منطقه و مخالف پاکستان از ویژه‌گی‌های سیاسی قابل توجهی برخوردار است.

 فلهذا با توجه به فضای مناسب سیاسی که بعد از موضعگیری اخیر واشنگتن نسبت به پاکستان ایجاد شد، مسؤولیت کابل بود که با اهتمام جدی نسبت به گذشته روابطش با جانب اسلام آباد ابتکار طیف گسترده از اقدامات دیپلوماتیک و تماس‌های عاجل و مؤثر سیاسی را به هدف تجرید و به انزوا کشانیدن هرچه بیشتر دولت و اداره جاسوسی پاکستان با قدرت‌های مطرح منطقوی، سران دول، سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی بدست گرفته و در راستای جلب حمایت آن‌ها از موقف کابل به‌مثابه کشور قربانی تروریزم برخاسته از قلمرو پاکستان اقدامات مؤثر و جدی را انجام می‌داد که با تأسف دولت افغانستان با داشتن دستگاه دیپلوماسی نه‌چندان فعال و با خوشنودی از گسترش مساعدت‌های غرب نتوانست یکبار دیگر از یک چنین فضای سیاسی استثنائی بسود خویش استفاده برده بلکه برعکس چنان مبهوت دیپلوماسی نیرومند و تعهدات فریبنده اسلام آباد گردید که حتا چند روزی محدودی از اعلام راهبرد ایالات متحده نه گذشته بود که اداره کابل هیأت اعزامی اداره مرتجع و تجاوزکار نظامی پاکستان به ریاست جنرال قمرباجوا لوی درستیز ارتش پاکستتان را در کابل به گرمی استقبال نموده وآقای غنی حضورهیأت عالرتبه پاکستانی ومذاکرات با هیات را گشایش صفحه جدیدی از همکاریها وتوسعه مناسبات دوجانبه عنوان نمود. بنا بر آن همین موقف ضعیف ودیپلوماسی ناتوان کابل موجب گردید تا اداره اسلام آباد ومحافل سیاسی ونظامی درآن کشورضمن مخالفت شدید دربرابراستراتیژی جدید امریکا، آنرا مداخله آشکارواشنگتن درامورپاکستان اعلام داشته وموج گسترده ای ازمساعی دیپلوماتیک خود را بمنظورجلب حمایت قدرت‌های منطقوی منجمله چین، روسیه وحتا ایالات متحده راه اندازی نماید، چنانچه بیجینگ صداقت اسلام آباد این کشورحامی تروریزم را در مبارزه دربرابرهراس افگنی ستوده وحمایت قاطع آن کشوررا به‌مثابه دوست عنعنوی از پاکستان اعلام داشت.

 همچنان هیأت پاکستانی به ریاست خواجه آصف وزیر خارجه پاکستان بدون تأنی و به سلسله تلاش‌های دیپلوماتیک آن کشور که به‌منظور فرار از فشار جهانی و اغوای افکار عامه بین‌المللی بشدت دنبال می‌گردد، با همتای امریکای خود آقای اکس تیلرسون در واشنگتن ملاقات نموده و قادر شد تا در تغیر ذهنیت شکل گرفته جدید نسبت به اسلام آباد در کاخ سفید و ترمیم روابط دوجانبه که بعد از اعلام راهبرد جدید امریکا بشدت تمام آسیب دیده بود فایق آید. چنانچه تیلرسون وزیر خارجه امریکا طی کنفرانس مشترک مطبوعاتی با وزیر خارجه اداره اسلام آباد در واشنگتن به‌وضوح از پاکستان به‌عنوان شریک قابل اعتماد در منطقه جنوب آسیا نامبرده و یاد آور گردید که دولت ترامپ در تمام سطوح با دولت پاکستان همکاری کرده، دوستی و ثبات پاکستان را حیاتی عنوان نمود. بنا بر آن اظهارات ازین گونه که بعد از تماس‌های گسترده و فعال دیپلوماتیک پاکستان در واشنگتن بیان می‌گردد به‌وضوح با موضعگیری قبلی جنرال جوزف رئیس ستاد ارتش و میتس وزیر دفاع امریکا، که اداره جاسوسی پاکستان را حامی گروهای تروریستی در کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای آن کشور خوانده بود مبانیت داشته و چرخشی است قابل ملاحظه در خصوص روابط دوجانبه میان دو کشور، که قطع نظر از گذشته تاریخی مناسبات واشنگتن با اسلام آباد بیانگر موفقیت دیپلوماسی کشوریست که از تروریزم به‌مثابه ابزار در سیاست خارجی آن علیه منطقه و جهان استفاده می‌نماید.

 هکذا موازی به تماس‌های فعالانه دیپلوماتیک اداره سیاسی و جاسوسی پاکستان در راستای فرار از فشار جهانی، مقامات پاکستانی وقیحانه و اما متهورانه به نقش هند در افغانستان اعتراض خویش را در محافل متعدد دیپلوماتیک بیان داشته که این نحوه رفتار، دخالت آشکار اسلام آباد را در امور داخلی افغانستان برجسته نموده است. بنا بر آن با توجه به انکشافات اوضاع که بعد از اعلام راهبرد جدید امریکا در منطقه و کشورهای پیرامون افغانستان پدید آمد دولت پاکستان با پیروی از استراتیژی فریبکارانه خود در قبال افغانستان و با بهره برداری از ضعف دستگاه دیپلوماسی کابل مصرانه و هدفمند در پی آ ن بوده و هست تا راهبرد جدید امریکا را سبوتاژ نموده و تلاش می‌ورزد تا اعتماد مجدد جهان و به‌ویژه امریکا را در مبارزه علیه تشکیلات تروریستی کسب و ذهنیتی کاذبی را ایجاد نماید که گویا جنگ نیابتی آن کشور محصول تضادهای داخلی افغانستان بوده و در نهایت این افغانستان است که بی‌ثباتی و بحران داخلی آن زمینه ظهور و حضور شبکه‌های افراطی را در منطقه باعث شده است، لذا سرانجام این اداره ضعیف افغانستان و دستگاه دیپلوماسی پوشالی وابسته بدان است که یکبار دیگر در برابر دیپلوماسی نیرومند و سیاست خارجی فعال پاکستان به‌زانو در آمده و با سراسیمگی، مجریان اصلی جنگ و تجاوز یعنی هیأتی از ارتش پاکستان را در چنان شرایطی با گرمی در کابل استقبال نمود که ولایات شرقی کشور و بخصوص ولسوالی لعل پور، اچین و نازیان در ننگرهار آماج حملات توپخانه‌یی نظامیان پاکستانی قرار داشته و ارتش متجاوز و مکار اسلام آباد آغاز صفحه جدیدی از روابط میان دو کشور را که مقامات کابل انتظارش را دارد با تشدید حملات گسترده راکتی و ریختن خون غیرنظامیان افغان پاسخ داد.