اول می روزی همبستگی کارگران جهان را به تما م کارگران وزحمتکشان ونیروهای ملی دموکراتیک عدالتخواه درجهان وکشورعزیز خود افغانستان شاد باش میگویم. زندگی انسانی شرافتمندانه برای همه شما ارزومینمایم.

 درعالم امروزی از زمانی که انسانها دارای مغز خردمند و با شعور شدند، برای بقاءونیازهای زنده گی خویش درمبارزه استند. این مبارزه دراشکال مختلفی در اداوار گوناگون بشری صورت گرفته است. اصول آن بر شالوده یی ه مبارزه بین ثروتمندان و مستمندان و یا رعیت، حاکم، برده، برده و غلام کنیز بوده است. اولین بار انسانها با خرد در کشورهای تاریخی ازجمله یونان باستان، روم، مصر وبین النهرین قیامها ی علیه ظلم استبداد اشرافیون ویا کسانی که اختیارات منابعی مادی زندگی دیگران را دراختیار داشته اند صورت گرفته است. از قیام برده های یهودی علیه فرعون درمصر و سپارتاگوس در روم وانقلاب سولونی زحمتکشان یونان عیله استبداد اشرافیون همه، مزد بگیران وکارگران بودندکه چرخ ماشین اقتصاد به دست شان بوده است. ازنیروی کار وعریق ریزی انها سود وبهره کمایی کرد ه اند. این چنین شیوه ومناسبات تولیدی در تاریخ قرون وسطی اروپا نیز وجود داشته که با مبارزه یی کارگران، کسبه کاران وسرفها در تشکیل انجمنها باز تاب یافته است؛ که به شکل اجتماعی در انجمنهای: کارگران وسایط نقلیه درنوشته های روم قرن هفتم وورمس قرن دهم سخن به میان امده است. اصناف ابتدایی در امپراتوری بیزانس اثارش بحا مانده است: درقرن ششم تحت ا داری بیزانس نانوایان دارای انجمنی بوده اند، درقرن دهم ماهیگیران، درقرن نهم صنعتگران ونیزی به نام مینیستریا، درقرن یازدهم باغبانان همچنان درسایر کشورهای اروپایی شمالی وجود داشته است. درلومباردی کشور ایتالیا اهسته اهسته این انجمنها گسترش ونیرومند شده میرفتند. در قرن دوازدهم بود که اتحادیه پیشه های مختلفی ازقبیل: پشم فروشان، بانکداران، پزشکان، ادویه فروشان حریر فروشان، پوست فروشان، اسلحه سازان، وغیره برمیخوریم. این انجمنها وظیفه داشتند دستمزدها، ساعات وشرایط کار، دوره اموزشی استاد وشاگرد، وفروش وبهای مواد خام واجناس فروش را تعیین کنند. جلسه های مختلفی میان خویش داشتند متخلفین که از احکام ودساتیر اتحادیه سرپیچی میکردند، مجازات میشدند. در 1099 ترسایی درلندن لینکن، واکسفورد انجمنهای نساجیهان، بعدازان اتحادیه دباغان، قصابان، زرگران وغیره وجود داشته است. این گونه تشکیلاتها درقرن سیزدهم به نامهای گوناگونی در سراسر اروپا فعال بوده است. درمحدوده دشهرهای: ونیزپنجاه وهشت، جنوا سی وسه، فلورانس بیست ویک، کولونی (شهرکلن المان) بیست وشش، وپاریس یکصد صنف اتحادیه وجود داشت. دراین انجمنها افراد جدید تحت تربیه قرار میگرفتند واموزش دررشته های مختلفی داده میشد. این افراد از جوانان ونوجوانان به نام شاگرد زیر دست استاد تربیه میشد که بعداز تکمیل دوره اموزش سند فراغت از طرف استادش داده میشد. نواموزان که درشغلهای مختلفی مصروف بودند بعداز دوره تعلیماتش به درجه نوچه (نوکار یا زیردست) استادی میرسید، چنین افراد ی را درانگلیس «جرنی من»، یا «کارگر سیار» ودرفرانسه «سرویتور»، «گارسون» و «کومپانیون» میخواندند.

 به فارسی انها را شاگرد و زیر دست استاد یاد مینماید. درقرن سیزدهم این انجمنها اصناف پیشه وران پرقدرت بود که سپس به بازرگان مشهور و به اریستوکراسی کارگری مبدل شدند؛ مانند قرن نزدهم در اروپا که توسط سوسیال دموکراتهای به قشر متوسط تبدیل وحل شده وروحیه انقلابی شان زودوده وبه بیروکراتهای کارگری مبدل شدند.

  بعد از انقلابهادرجهانی از نجمله انقلاب صنعتی در انگلستان، سیاسی درامریکا و اجتماعی درفرانسه انجمنهای واتحادیه کارگران شکل جدیدی وروحیه جدید وارمان جدیدو مترقی پیدا کردند که علیه نظامهای زورمند سرمایدار ی قد علم کرده به خاطر بهبود وضع زندگی وتقلیل ساعات کار شان درمحل کار تظاهرات و اعتصابهای بزرگی را براه انداختند؛ که کاخ ستم گران سرمایداری را به لرزه دراوردند. ازجمله قیام وخیزش کارگرانی انقلابی شهر شیگاگوی امریکا با فداکاری و روحیه سرشار از عدالتخواهی علیه دژستمگرانه نظام سرمایدای صدای رسای خودرا برای برقرار ی کار هشت ساعته بلند کردند؛ اما سرمایه داران خون اشام وحریص امریکایی مانند سایر هم قماشان جهانی خود حوصله نه کردند، دست به توطیه ودسیایس یازیدند. جنگ نابرابری را با کارگران براه انداختند وبا زور وقوای پولیس استفاده کرده و احترازهای قانوی وبشری انسانی انهارا سرکوب وهزارهاتن انهارا زخمی و به قتل رسانیدند.

 این حادثه خونین زمینه ساز انشد تاازاین روز به حیث روز رستاخیز عدالتخواهانه کارکران درسطح جهانی در 1889 ترسایی در انجمن بین المللی رهبران جنبش های کارگران وکمونیستی یعنی «انترناسیونال دوم» به نام روز همبتسگی بین المللی کارگران جهان روز اول می ر ا به خاطر یادبود از جان باختگان خیابانهای شیکاگو اعلام دارد. این امر نمایانگر انست که در جهان امروزی واز اغاز پیدایش سرمایداری کارگران باهم دردهای مشترک ودشمن مشترک داشته و انهارا پیوند داده است. نقش این اتحادیه های کارگری درجهت استرداد حقوق کارگران وشرایط بهتر کاربا بیمه بهداشتی، سالمندان، تقاعد، کمک بزرگی را درکشورهای مختلفی انجام داده وبرجسته است. مواظبت و دفاع ازحقوق واقعیی کارگران وظیفه اصلی انها میباشد. همچنان درسطح جهانی به حیث یاک جنبش قوی ضد امپریالیستی ضدجنگ و مدافع صلح وازادی کشورهای مستعمره و جنبشهای استقلال طلب در دوران جنک سرد، از جایگای بزرگی برخور بوده که خاطراتش گرامی است. درشرایط فعلی نظر به وضع ملی بین المللی این جنبش ها با عدم توجه احزاب محافظه کار کارگری و دموکرات از اصول اولی خویش عدول کرده وعاطل باطل واله دست نیروهای لیبرالیزم محافظه کاردموکرات قرار گرفته اند. مبارزه انقلابی واستقامت دهی مبارزه طبقاتی را به باد فراموش سپرده اند! بانهم اول می به حیث یکروز خجسته ومیمون وانقلابی باگردهماییها وراه پیمایی احزاب کمونیستی ودموکرات ترقیخواه یی عدالت پسند درکشورهای جهان تجلیل بعمل اورده میشود... درکشور مانیز ازدهه 60 پیش از هفت ثور وبعد ا ز هفت ثور تحت زعامت حزب دموکراتیک حلق افغانستان از اول می با اشتراک کارگران، روشنفکران، کسبه کارن وکارمندان دولتی، محصلین وغیره با راه پیمانیی خیابانی ازآن تجلیل شایانی بعمل اورده میشد. این عنعنه تابحال میراث به سایر احزاب گروهای روشنگر ومترقی باقیماند است. طبقه کارگر کم رشد افغانستان به اثر عدم مواظبت شرایط کاری بین المللی ودستمزد پایین وپرداخت به موقع حقوق معیشتی درحالت رقت باری قرار دارد. توجه به ارتقای سطح رهبری اتحادیه های کارگری درسطح نازل قراردارد. دولت هم دراین زمینه پلانهای توسعه یی ندارد. فقر گرسنگی بیکاری وعدم سرپناه، بیمه صحی، حقوق بازنشتگی واز سایرخدمات اجتماعی محروم اند.

 رستمی 29 اپریل 2010 کشور المان

 رویکرددها تاریخ تمدن جهان اثر، ویل دورانت

 اسناد انترناسیونال دوم احزاب کمونیستی وکارگر