سال دیگر سر رسید و زنان از گوشه های گوناگون جهان گرد هم آمدند تا گره دل بگشایند و در گفت و گو دریابند که در امر زن چه تحولی رخداده است و دستینه ها کدام اند. نخست زنی از کانادا بر خاست و شادمانه بیان داشت که در کشورش اکنون مردی در رأس حکومت است که خود را فمینیست میداند و زنان نیمی از کابینه اش را تشکیل میدهند. در میان وزرا زنی از مها جر های افغانستان نیز وجود دارد. زنان ومردان در حکومت با هم همکاری صمیمانه دارند و از همین رو زنان کانادائی از آزادی و مصو نیت بیشتری بر خوردار گردیده اند. او از برنامه های کشورش برای بهبودی وضع زندگی زن یاد نمود و میخواست سلسله کار های را بر شماری کند که زن سویدنی پا در میان نهاد و بدون فرو گذاشت خاطر نشان ساخت: از دستآورد های تان خورسندیم و پیروزی های بیشتر تانرا خواهانیم ولی نباید از یاد بریم که نخستین حکومت فمینیستی جهان در سویدن اعلام گردید و ما از سال ۲۰۱۴ ترسائی بدینسو همه وسایل بودیجوی دولت خود را در چار چوب سیاست برابری مرد و زن تقسیم میکنیم و ابزاری چون سهم معین زنان در سیاست و مُدل های گوناگون خانواده گی را بکار میگیریم. زنی از البانیا برسم تائید سر شورانید و اضافه کرد: شما تنها نبودید، فنلیند، ناروی، دنمارک و ایسلند هم با شما همگام بودند. پیروزی های شما فرآیند این چند سال پسین نبوده، بل جنبش آزادیخواه زنان در شمال اروپا راه بس درازی را سپری نموده است. شما کم و بیش صد سال پیش حق شرکت در انتخابات را بدست آوردید، در زبان های مدرن شما تفاوت میان " او " مرد و " او " زن وجود ندارد، جایگاه شما در سیستم های اجتماعی، در سیاست، در پارلمان، در تصدی ها، در بازار های کار، در ادب و فرهنگ بر جسته بوده و جهان با نویسنده گان تان آشنائی دارند. خوشبختانه مبارزه و پایداری تان در شرایط مناسب دستآورد های خوبی به بار آورده و الگو ئی برای جهان گردیده است. با وجود اینهم کار شما هنوز به پایان نرسیده و چالش های فراوانی فرا راه تان قرار دارد. زن سویدنی سخنان وی را تائید نموده میخواست چیزی بیآفزاید که زنی از جاپان رشته سخن را بدست گرفت. سایاکا اوساکابه درد دل فراوان داشت و از تبعیض شدید در برابر زنان جاپانی در محیط کار حکایت میکرد. او که دو بار بنا بر عدم دریافت رخصتی برای استراحت در دوران بارداری کودکان خود را از دست داده است از شعار کار فرمایان آنکشور، " انصراف از بار داری یا دست کشیدن ازکار ", سخت نفرت دارد. سایاکا به زنان همرزم خود گفت که ۶۰ در صد نو مادران جاپان نمیتوانند شغل کامل را پذیرا شوند؛ زیرا نمیتوانند ۴۰ تا ۶۰ ساعت اضافه کاری نمایند و همزمان امور خانه و تربیه کودک را به پیش برند. سایاکا اوساکابه زن مبتکریست. او با زن ستیزی در کشورش بمقابله برخاسته، شبکه اجتماعی ایرا بنام " ماتا هارا " بوجود آورده که از پیشتیبانی و همراهی گسترده زنان جاپان بهره مند است. ماتا هارا زنان را اگاهی می دهد و از حقوق شان دفاع میکند. بیداری و بسیج زنان حکومت جاپان را واداشته است که تا سال ۲۰۲۰ ترسائی ۳۰ در صد از چوکی های رهبری را به زنان اختصاص دهد. زنانی از کوریا، تایوان، فلیپین و تایلند گزارش های مشابه ارائه داشتند، پدرسالاری، سنت گرائی و ستم جنسی را سخت به نکوهش گرفتند. زنان امریکای لاتین نیز لب به سخن گشودند و با رویکرد به دیگر کشور ها اذهان نمودند که در قاره شان نیز هنوز سنگر مرد سالاری مستحکم است و سیاست دوشا دوش مذهب از آن حمایت میکند. قدرت سیاسی و مذهبی در بسا از کشور های این قاره نمیگذارند تا خشونت در برابر زنان و بیداد اجتماعی نا پدید شوند. هر چند مرد سالار ها براریکه قدرت تکیه دارند، ولی زنان هم در تکاپو و پیشروی اند. روشنگری زنان از دانشگاه ها آغاز گردیده است. آنها هفتاد سال پیش حق نداشتند به دانشگاه بروند و یا در انتخابات شرکت نمایند؛ اما امروز در دانشگاه های امریکای لاتین تعداد دانشجویان زن نسبت به مردان بیشتر است. نمونه های درخشان مشارکت گسترده زنان در زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور های چون کوبا، ونزویلا، اکوادور، چیلی، ارجنتاین، بولیویا و برازیل بخوبی دیده میشود و آنها شایستگی خود را در مقامات رهبری به اثبات رسانیده اند. خود اگاهی زنان به صورت کل رُشد نموده و آنها در تولید نسل کنترول بیشتر مینمایند، چنانچه آهنگ زایمان در قاره امریکای لاتین رو به اُفت است. در مکسیکو این آهنگ از ۵.۷ کودک در سال ۱۹۷۶ به ۲ کودک در برابر هرزن در سال ۲۰۱۶ ترسائی و در برازیل به ۱.۷ کودک کاهش یافته است. زنان تحصیل یافته بیش از این به اخلاق کاتولیک پیرامون مسایل جنسی باور ندارند و آزاد اندیشی آهسته آهسته راه خویش را در جوامع سنتی و محافظه کار امریکای لاتین باز کرده است. این گزارش مورد پسندش زنان سهمگیرنده قرار گرفت. آنها آرزو کردند که زنان از سر زمین های دیگر نیز چیزی بگویند و حال خویش بیان دارند. زن مصری بلند شد و چنین گفت: ما با " بهار عرب " بپا خاستیم تا از ستم اجتماعی رهائی یابیم و شیرازه پدر سالاری را در هم فرو ریزیم. دریغا که چنین نشد و افزون بر اینها، پتیاره دیگری در برابر ما پدیدار گشت. ما اکنون با خشونت اشکار در همه جا روبرو استیم، در خانه، در جای کار، در میترو و بس ها، در میدان ها در پارک ها و در سرک ها. اینک در کشور ما اذیت جنسی به امر عادی مبدل گردیده است. بر اساس پژوهش های سازمان ملل متحد بیش از ۹۹ در صد زنان و دختران مصربا چنین مزاحمت های جنسی روبرو بوده و ۸۵ در صد زنان در بیرون از خانه احساس مصو نیت نمیکنند. وضع زنان در کشور های دیگر منطقه ما چون تونس، مراکش و الجزایر نیز بهتر از مصر نیست. فرهنگ وسنت های فرتوت مذهبی سرکوب کننده اند و آزادی های فردی را سخت محدود میسازند. کار شناس ها باور دارند که اذیت جنسی در محضر عام با پذیرش خشونت در زندگی خصوصی رابطه دارد. نیرو های سنت گرا و متعصبین دینی تلاش مینمایند تا از تنویر افکار در باره مسایل جنسی در مکاتب جلوگیری نمایند. شرایط اقتصادی دشوار، نابرابری های اجتماعی، بیکاری بیش از سی در صد، نبود دورنما های بهتر زندگی و استفاده نا درست از انتر نیت، جوانان را به گمراهی و یآس کشانیده است. ما اکنون در نقطه رویاروئی تجدد گرائی با مناسبات قرون وسطائی قرار داریم. زنان اگاه، جامعه مدنی و سازمان های حامی حقوق زن در مصر تلاش میورزند تا مساله زن را با مساله اجتماعی پیوند داده، نورم های شدید وسختگیر اجتماعی را تغیر دهند و تابو ها را در هم شکنند. رانجانا کماری، یکی از فعالین حقوق زن در هند به دوست مصری اش رو کرده، گفت: اگر در کشور های عربی تجاوز جنسی دسته جمعی در میدان های شهر صورت میگیرد در هندوستان نیز چنین رویداد ها سر خط روزانه رسانه ها را تشکیل میدهند. تجاوز گروهی بر دختر بیست وسه ساله هندی بنام جیوتی سنگ که سه سال پیش صورت گرفت و موجب مرگش شد هنوز در خاطره ها موجود است. ۹۲ در صد زنان شاغل نمیخواهند در تاریکی از خانه بیرون شوند. آزادی رفت و آمد وابسته به امکان مالی است. تنها کسانی که پول تا کسی دارند و یا خود مالک موتری اند میتوانند شبانه گشت و گذار کنند. دختران هندی در کودکی می آموزند که هیچگاهی به نا شناسان نگاه نکنند و در برابر آنان نخندند. یک نگاه و یک خنده بمعنای خواهش و طلبی تلقی میگردد. بسیاری از مردان هندی زنان را شکار آزاد خویش میدانند. در دهات، وابستگان کاست بالائی بر زنان کاست پاهینی تجاوز میکنند تا آن کاست را مطیع خود سازند. تجاوز جنسی حربه ایست برای تمثیل اقتدار و تحمیل اراده و خواست خودی، چنانچه موکیش سنگ یکی از قاتلین جیوتی سنگ در مصاحبه ای با بی بی سی گفته بود: مردان حق دارند که زنان را توبیخ کنند و به آنها درس دهند.

 

زنی که در جریان گفتمان خاموش نشسته بود و تنها گوش میداد آهی کشید و گفت: بلی همینطور است. شما درست میگوئید. در کشور من، در افغانستان، ۳۸ در صد زنان به حکومتی رای دادند که وعده بر اورده ساختن حقوق و آزادی های آنها را داده و گفته بود که از مشارکت زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی حمایت خواهد نمود. زنان و دختران افغان از حقوق مساوی بهره مند گردیده و جایگاه شایسته خود را در جامعه احراز خواهند نمود. همه اینها وعده های دروغینی بودند که هیچ یک عملی نگردیدند. وضع زندگی زن افغان با توسعه نفوذ بنیادگرایان مذهبی بر شئون زندگی مردم و معامله گری های واپسگرایانه حکومت، افزایش فقر و نا برابری های اجتماعی روز تا روز بد تر گردیده، ستم و بهره کشی شدت بیمانندی کسب نموده است. فرخنده را در روز روشن، در پیش چشمان نیرو های امنیتی، در پهلوی ارگ جمهوری کشتند، سنگسار کردند و سوختاندند. رخشانه را به خاک نشاندند و از هر سوئی بر او سنگی پرتاب کردند، دها و صد ها زن را شلاق زدند، دست و پا شکستاندند، سر بریدند و خشونت فزیکی و روانی در برابر زن را در همه جا روا داشتند. آری، در کشور من شب است و زنان در این تاریکی دست و پا میزنند. آزادی زن دیگر افسانه ای بیش نیست. بازار خشونت گرم است و ستم اجتماعی و سنتی بر زنان بیداد میکند.

زنان پیشتاز مهر تائید گذاشتند و پس از گفتمان زنده و سودمند با اتفاق نظر نتیجه گرفتند که مبارزه زن بخاطر برآورده شدن انسانی ترین خواسته ها و حقوق مسلم زنان تا هنوز در بخش وسیعی از کره خاکی ما به ارمان ها و اهداف خویش نایل نگردیده و راه درازی درازی را در پیش دارد. زنان تجدید عهد کردند و خاطر نشان ساختند که باید این راه در همبستگی و یاری متقابل پیموده شود. آنها همدیگر را در آغوش کشیدند وبه آرزوی پیروزی تا دیدار دیگر پدرود گفتند.