«شریعت» و سنتهای خرافی سدهای بزرگ علیه آزادی و برابری زنان!
از همه اولتر هشتم مارچ یا جشن همبستگی جهانی زنان را برای همهای انسان دوستان وزنان آزاده جهان و بخصوص زنان، مادران، خواهران و همسران جنگزده و عذاب کشیده میهن ما مبارک و شاد باش میگویم!
هشتم مارچ فرصتى است براى بزرگداشت زنان مبارز و دادخواه كه به خاطر برابری جنسيتی و رفع تبعیضهای اجتماعی به پا خاسته ودر برابر هیولای ارتجاع سیاه مذهبی، استبداد و دیکتاتوریهای حاکم با قبول تهدید، شکنجه، زندان، تبعید و... چهبسا که جانهای شیرین خود را در راه رسيدن به آرمانهایشان نیز از دست دادهاند، روان همه قربانیان اهداف والا و انسانی سعادت انسان و بخصوص آزادی و برابری زنان شاد و خاطرات ماندگارشان گرامی و جاویدان باد!
درود فراوان نثار همهای مبارزان نستوه و پیش گامان جنبشهای آزادیبخش ملی و نهضت رهایی بخش زنان!
روز جهانی زن ياد آور مبارزه، تلاش و قهرمانیهای انسانهایی است كه در مقابل تعصبهای جاهلانه دینی، مذهبی و قوانین ضد حقوق و آزادیهای زنان ايستاده و خواهان رسيدن به حقوق انسانی و رفع نابرابریها در قوانین و وضع قوانین عادلانه در جهت بهبود اوضاع نابسامان اجتماعی و از جمله در عرصههای مختلف حیات قشر بزرگ زنان شدهاند.
ما در حالی به استقبال این روز میرویم که زنان جنگزده و مصیبت دیده ما از ابتداییترین حقوق و آزادیهای اجتماعی و مدنی محروماند.
زنان مهین ما در طول تاریخ زندگی محکومانه ایشان، در زیر پاشنههای آهنین و سرکوب گرانه ای جامعه طبقاتی و قبیله سالار بر بنیاد دساتیر و سنتهای ۱۴ قرن قبل و حاکم بودن مناسبات مردسالارانه چه عذابهای عظیم و قربانیهای وحشتناکی را که متحمل شدهاند.
چنانچه اگر از گذشتههای اسفناک و سرگذشت غمبار زنان در طی تاریخ پر از رنج و عذاب آنها بگذریم، در موجودیت حاکمیتهای جهادی؟! و امارت سیاه طالبی که همه برخوردها بر مبنای اصول و اساسات «شریعت» برقرار گردیده بود زنان میهن ما فلاکتبارترین روزهای زندگیشان را رقم زدند.
پس از تجاوز و اشغال کشور توسط نظامیان امریکا - ناتو و شکل گیری جمهوری اسلامی! بر مبنای قراردادهای «بن» که زیر سایه و حمایت مستقیم واشنگتن و ناتو و به دور از حضور نمایندگان نیروهای ملی، دموکراتیک و ترقیخواه و بخصوص در عدم حضور اشتراک فعالان حقوق زنان تدویر یافت، اشغالگران اهداف هجوم خود را شعارهای دروغین «استقرار دموکراسی و دفاع از حقوق بشر» و «مبارزه با تروریزم» عنوان کردند، خاکی سیاهی بود که در روز روشن بر چشمان بینای مردم ما پاشیدند، طوری که از یکطرف خود به شعارهای متذکره باور نداشته و از جانبی درحالیکه تروریستها، رهبران باندهای جهادی، جنگ سالاران، مافیای مواد مخدر، مفسدین اداری، تکنوکرات های مزدور ودر نهایت جنایتکاران جنگی و ناقضان حقوق بشر را به قدرت رسانیده بودند، به تعمیل آن موظف شدند؟! از جانبی حاکمیت دینی را تحت نام «جمهوری اسلامی» که در مغایرت و منافات با ارزشهای دموکراتیک و موازین حقوق بشر قرار دارد را به حیث نظام سیاسی بر مردم ما تحمیل نمودند. قانون اساسی موجود افغانستان بیشتر به «کتابچه شیطان» مشابهت دارد در قانون اساسی باوجود آنکه در بخش حقوق و آزادیهای اتباع اصول و موازین دموکراتیک جا داده شده ولی یکی از مواد تصریح مینماید که «هیچ قانونی نمیتواند در مخالفت با شریعت اسلام و یا در مطابقت همین «شریعت زن ستیز و آزادی کش» قرار بگیرد». بر مبنای همین کتابچه شیطان که بنیادگراهای مذهبی، روحانیون و علمای دین! دستان بالا دارند چه امیدی برای تعمیل حقوق و آزادیهای دموکراتیک برای اتباع و بخصوص رهایی و نجات زنان از هیولای نابرابریهای اجتماعی و جنسیتی حاکم بر آنها میتواند وجود داشته باشد؟!
شرایط حاکم موجود دستهای زنان را در برابر خواستههای عادلانه ایشان از پشت بستهاند.
برخورد «شریعت» با زنان که همراه با سنتهای خرافی با شیوههای غیرانسانی پیگیری شده است همانا پذیرفتن زن به حیث جنس درجه دوم، زندانی چهار دیوار خانه، وسیله تولید نسل، اسباب خوشگذرانی و تعیش، تابع اوامر مردان و دست نگر آنها و... بهحساب میآید. اصول و دساتیر شرعی که بیشتر از 1400 سال بدین سو بر حیات جوامع اسلامی و منجمله زنان مسلمان حاکم است بحث قوانین دایم العمر و بدون کوچکترین تغیر و تعدل نافذ میباشد که مسلمن پاسخ گوی مطالبات زندگی پیشرفته و متمدن امروزی نمیباشد.
چنانچه زنان وقتی به خاطر دفاع از حقوق و آزادیهای مدنیشان مطابق دساتیر دموکراتیک با خشونت و تجاوز مقابله نموده ودر نهایت مجبور به ترک محیط خانواده میشوند با تأسف این حرکت مطابق دساتیر «شریعت» که زن را محصور خانه و فرمانبردار مردها به شمار میآورد، جرم تلقی شده، بر علاوه توافق خودی به ازدواج از طرف زنان «زنا» تلقی شده و عاملان آن مطابق دادگاه شرعی محکوم به مجازات سنگین میشوند؛ و... از طرف ديگر بیمسئولیتی و بیکفایتی حاكمان، مشكلات اجتماعی فراواني را به وجود آورده؛ تن فروشی و خريد و فروش زنان، ازدواجهای اجباری، تعدد زوجات، حجاب اجباری، جداسازی جنسیتی، اعتياد و اسید پاشی و... خودكشی و خودسوزی، شکنجه و آزار جسمی تا سرحد مرگ، گوش و بینی بریدنها، ناهنجاریهایی است كه از بطن جامعه مردسالار دينی و تبعيض آميز روزگار زنان را سیاه کردهاند.
حمایت از ارزشهای حقوق بشر و تأمین حقوق و آزادیها برای زنان بهوسیله حاکمیتهای تحمیلی و مزدور واشنگتن، مضحکه بیش نیست، اینکه کمیتی از زنان به اشکال نمادین و نمایشی در پارلمان جنگ سالار و اینجا و آنجا به نظر خورده و ایجاد نهادهای مدنی زنان در شرایط موجود که اکثرن شکلی و دستوریاند کدام کاری را در جهت بهبود زندگی فلاکت بار زنان کشور ما از پیش نبرده، بلکه اوضاع ناهنجار زنان هر روز نسبت بهروز دیگر بدتر شده میرود و همه اینها بستگی به آن دارد که ارگ نشینان تحمیلی، بیکفایت، فاسد و مافیایی در حمایت کامل اربابان جهان خوار و اشغالگرشان کدام برنامه برای بهبود اوضاع اجتماعی و منجمله حیات زنان به حیث نیمی از پیکر جامعه ما ندارند ...
برافراشته باد پرچم دادخواهانه زنان به خاطر آزادی و برابری جنسیتی، صلح و عدالت اجتماعی!
ننگ و نفرین ابدی بر حاکمان ارگ نشین و حامیان جهان خوار بینالمللیشان!
آلمان -مارچ ۲۰۱۷