توتاب مخفف ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان و پا کستان است که نام پروژه انتقال برشنا از ترکمنستان به پاکستان است. این پروژه از سنگ توده د ر تاجیکستان شروع و از مسیر شیرخان بندر وارد افغانستان میشود و بعداً از شهرهای قند ز، بغلان و پلخمری عبور میکند و در دوشی وارد سلسله کوههای هندوکش میگردد.
بر اساس ا ین پروژه ۵۰۰ کیلووات برشنا د ر یک ساعت از مسیر شبرغان به پلخمری میآید و با عبور از کابل و ننگرهار به پاکستان صادر
میشود. توتاب یکی از پروژههای مهم برشنا است که افغانستان را به شاهراه ترانزیت خطوط انرژی در منطقه تبدیل خواهد کرد، این پروژه برشنا ترکمنستان را از طریق ازبکستان، تاجیکستان و بعد از عبور
افغانستان به پاکستان انتقال
میدهد.
در این پروژه افغانستان به حیث پُل صاحب بهره و امتیاز بزرگ خواهد بود و مانند پروژه «تاپی» سالانه میلیونها دالر تکس ترانزیتی خواهند گرفت و همچنان به مناطق عبوری و اطراف آن برشنا نیز داده میشود و بالاخره تاریکیهای افغانستان روشن خواهند شد؛ اما متأسفانه که با نبود د رک و مسؤولیت ملی در برابر منافع و مصالح ملی تطبیق این پروژه ملی به چالش کشیده میشود و توسط دشمنان افغانستان به یک منازعه قومی و سیا سی مبدل گردیده است.
به این معنا که بعضی از اقوام، شخصیتها و حلقات سیاسی بر مسیر عبوری این خط برشنا اختلاف نظر دارند و هر طرف میخواهند که این پروژه را از طریق مسیر مورد پسند خود ایشان عبور کند؛ یعنی یک تعداد از برادران هزاره و حامیان شان میکوشند و حکومت را تهدید میکند که این خط برشنا باید بر اساس پلان شرکت المانی فیشنر که اجراکننده این پروژه است از راه بامیان گذر کند و استدلال میکند که در راه سالنگ خطهای دیگر برشنایی نیز وجود دارد و اگر کدام مشکل امنیتی یا اقلیمی به وجود میآید همه افغانستان دچار مشکل تاریکی خواهد شد. همچنان اضافه میکند که در راه مرکزی کانهای زغال سنگ و کان بزرگ حاجی گک نیز قرار دارد که به رسیدن برشنا بهآسانی و بهزودی استخراج خواهد شد.
ولی طرف مقابل که (وزارت آب و انرژی) و (ریاست برشنا) افغانستان است ادعا میکند که عبور توتاپ از راه بامیان مشکل زا است و حتا وزیر آب و انرژی افغانستان علی احمد عثمانی عبور توتاپ را از مسیر بامیان ناممکن خوانده و اضافه میکند که مسیر سالنگ در سال 1392 توسط کابینه حامد کرزی بهاتفاق آرا تصویب شده است. علی احمد عثمانی دلایل تخنیکی نیز یاد آور میشود و میگوید که راه سالنگ 80 کیلو متر کوتاهتر است، بناً وقت و هزینه کمتر میخواهند نظر به مسیر بامیان.
دلیل عمده دیگر که وزیر صاحب پیشنهاد میکند این است که اگر این خط برشنا از طریق بغلان - بامیان عبور کند چند ین ولایات از جمله پروان، کاپیسا، پنجشیر، میدان، غزنی، لوگر، پکتیا، و پکتیکا را متأثر میسازد. همچنان حرف شرکت فیشنر را از طریق بامیان هم تائید میکند ولی به خاطر متأثر ساختن ولایات متذکره راه بامیان را با منافع و مصالح ملی هماهنگ نمیداند.
حالا که توتاب بر سر دوراهی قرار دارد، اختلافات و کشمکشها نیز شدت یافته است که میتوان اوضاع کشور را بهطرف وخامت و تشنج بکشاند، اما پیش از آن وظیفه همه عناصر دلسوز به وطن و آگاه اقوام برادر است که جلو قومی شدن این مسئله را با جدیت بگیرند و نمانند که با این پروژه ملی برخورد سیاسی و غیر ملی صورت بگیرد.
من به این باور هستم که دشمنان وحدت ملی افغانستان خصوصاً همسایههای فرصت طلب از زمانها بدین سو انتظار همین لحظه را میکشند که در افغانستان جنگزده یک بار دیگر آتش نفرت بین اقوام برادر شعلهور گردد و افغانهای رنجدیده را بار دیگر در منجلاب جنگ داخلی و خا نمان سوز فرو ببرند تا اهداف شوم خود را بر کرُسی بنشانند.
بناً این موضوع حساس و ملی باید در شرایط شکننده و تراژدی کنونی بسیار به احتیاط، منصفانه و در فضای دوستی و همزیستی به روحیه ملی و حوصله مندی حلوفصل گردد و پیشنهاد داکتر صاحب اشرف غنی که تعین هیئت است حمایه و تقویت گردد.
به نظر بنده برای مسئله توتاپ یگانه راه حل منصفانه، ملی و عقلانی این است که یک هیئت مختلط ملی، مسلکی، بیطرف و باصلاحیت تعین گردد تا راه حلهای منصفانه و عملی را جستجو کند و این موضوع را عمیقاً از ابعاد گوناگون مانند سیاسی، تخنیکی، امنیتی، اقتصادی و جغرافیایی به کاویش بگیرند تا شناسایی کند که برای توتاپ کدام راه عبور با مصالح ملی هماهنگ است و بالاخره بر اساس منافع اولیای ملی افغانستان راه عبور پروژه توتاپ را تعین و فیصله نمایند. اگر توتاپ از راه سالنگ گذر میکند باید یک مرکز یا سب ستیشن در امتداد سالنگ - کابل ساخته شود تا از همان طریق به ولایات مرکزی هم برشنا انتقال گردد در غیر آن خدا نکند که ملت کم بغل و ستم کشیده افغان در نتیجه اختلافات سیاسی و سلیقهیی اشخاص و حلقات این پروژه بزرگ ملی و حیا تی را از د ست بدهند.