عرضه و تقاضا دو واژه مهم علم اقتصاد اند که اقتصاد را می‌چرخانند و باعث به وجود آوردن بازار می‌گردند. در هر بازار مستهلکین ومولدین ظاهر می‌گردند.

 خریداران در بازار سطح تقاضا و فروشندگان سطح عرضه را معین می‌نمایند. در شرایط فعلی دنیا که بازار به‌صورت عموم شکل رقابتی دارد، تعداد بی‌شماری از فروشندگان و خریداران حضور دارند که می‌توانند تولیدات و یا کالاهای همدیگر را خرید کنند و یا آن را بفروش برسانند. فروشنده از موجودیت خریداران بی‌شمار آگاه است و به همین ترتیب خریداران هم می‌دانند که از فروشندگان زیاد می‌توانند کالای مورد نیازشان را خریداری نمایند. بر علاوه فروشندگان هم می‌دانند در بازار فروشندگان متعدد حضور دارند و در تلاش‌اند کالای را که مشابه کالای آن‌ها است، بفروشند. قیمت و کیفیت کالاها از روی رفتار فروشندگان و خریداران تعین می‌گردد. این‌گونه بازارها دارای دو مشخصه عمده‌اند؛

 اول: کالای عرضه شده در بازار باید یکسان باشند،

 دوم: خریداران و فروشندگان به حدی زیاد اند که به‌تنهایی در تعین قیمت کالاها در بازار اثر گذار نیستند.

 تقاضا عبارت از حجم کالا و جنسی است که خریداران برای خرید آن طلب می‌کنند. هرگاه قیمت‌ها بالا برود، تقاضا کاهش می‌یابد در حالی که با نزول قیمت‌ها تقاضا و یا طلب برای خریداری بالا می‌رود. عوامل که بالای تقاضا اثرگذاراند، عبارت‌اند از: قیمت‌ها، درآمد و قدرت خرید مستهلکین.

 در رابطه با انکشافات اخیر در دنیا تغییرات فاحش در رابطه با عرضه و تقاضا نفت بروز نموده است، که فکر می‌کنم خالی از دلچسپی نخواهد بود اگر یک نگاه اجمالی بر آن بیاندازیم.

 تجارب بر آن است که هرگاه عرضه نفت توقف یابد باعث افزایش ناگهانی قیمت آن گردیده که این خود ویران شدن اقتصاد را در قبال دارد. طور مثال توقف عرضه نفت در سال ۱۹۷۳ توسط عربستان سعودی که باعث اولین بحران نفتی گردید. بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ (بحران دوم نفتی) و در دوران جنگ ایران و عراق هم قیمت نفت به اوج خود رسید که ارزش هر بیرل نفت به ۱۲۶ دالر گردید.

 هرگاه قیمت‌های نفت به خاطر فراوانی عرضه باعث رکود شود، نتیجه خوبی بر اقتصاد جهان خواهد داشت. چنانچه در هجده ماه گذشته قیمت‌های نفت تا ۷۵ فیصد کاهش نمود که ارزش آن از یک بیرل ۱۱۰ دالر به کمتر از ۲۷ دالر رسید؛ اما منافع این نزول قیمت‌ها کمتر بوده است. باآنکه مستهلکین از نزول قیمت نفت بهره خوب بردند اما مولدین متضرر شدند که این حالت تأثیر بالای بازارهای مالی نموده و باعث کاهش اعتماد مستهلکین گردیده است. ارزان شدن نفت فعلاً بازارها را چنان دچار مصیبت کرده که نمی‌توان از منافع و رشد اقتصاد به‌صورت واضح صحبت نمود.

 در شرایط فعلی عربستان سعودی با تمام نیرو در حال استخراج نفت است. با این عمل شاید عربستان سعودی به این عقیده باشد که آن‌ها با استخراج بیشتر نفت می‌توانند، که تولیدکنندگان پر مصرف را ازین صنعت خارج کنند. طور مثال بعضی شرکت‌های نفتی آمریکا که استخراج نفت را از ۵ میلیون بیرل در روز در سال ۲۰۰۸ به بیشتر از ۹ میلیون بیرل در حال حاضر رسانیده‌اند. بر علاوه لغو تحریم اقتصادی ایران هم مسئله ایست که عربستان سعودی خود را باید آماده آن سازد، زیرا نظر به ارقام دست داشته ایران هم ظرفیت تولید ۳ تا ۴ میلیون بیرل را در روز دارد. در حقیقت ایران یکی از رقبای بزرگ عربستان سعودی خواهد بود. با آن‌هم مولدین نفت عربستان از خود مقاومت نشان خواهند داد.

 مولدین نفت شیل هم تولیدات شان را افزایش داده‌اند آن‌ها بدین عقیده‌اند که هرگاه تولید نفت را در حال حاضر متوقف سازند، سودی را که آن‌ها بدست باید بیاورند نصیب مولدین دیگر می‌گردد. آن‌ها تا زمانی که قیمت، مصارف روزانه را پوشش می‌کند، به تولید نفت ادامه می‌دهند؛ اما پائین شدن قیمت نفت وضع شرکت نفتی شیل را در امریکا چنان خساره‌مند ساخته که مفسرین اقتصادی، وضع فعلی شیل را به فیل زخمی که توانمندی راه رفتن را ندارد، تشبیه نموده‌اند. قیمت پائین نفت تأثیر منفی بالای اموال با ارزش در امریکا نیز بجا گذاشته است.

 میزان ذخیره نفت کشورهای ثروتمند به همین شکل افزایش خواهد یافت هرگاه تقاضای چین و کشورهای آسیائی خلاف انتظارات کندتر گردد با آن‌هم قیمت نفت بالا نخواهد رفت. چنانچه نشریه اکونومیست که تجربه کافی درین ساحه دارد قیمت هر بیرل نفت را به ۵ دالر پیش‌بینی نموده است و اظهار می‌دارد که الی سال ۲۰۱۷ قیمت نفت افزایش نخواهد یافت. بر علاوه بعضی اقتصاددانان هم قیمت هر بیرل نفت را به ۱۰ دالر پیش‌بینی می‌کنند.

 شاید بعضی‌ها به این عقیده باشند که کاهش قیمت نفت به اقتصاد واردکنندگان از اروپا تا جنوب آسیا رونق بخشیده است درحالی‌که ارزش واردات نفت حوزه یورو در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تا ۲ فیصد، تولید ناخالص داخلی آن‌ها کاهش یافته است.

 برعکس هندوستان به سریع‌ترین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است. بر علاوه کاهش قیمت نفت موج بزرگ نگرانی‌ها را به وجود آورده است زیرا امکان دارد که مصیبت درآمدها در مناطق مثلاً وینزویلا و کشورهای خلیج فارس منجر به بروز ناآرامی‌ها گردد و رقابت شدید را در شرق میانه باعث گردد. ارزان شدن نفت تأثیر بالای محیط زیست هم دارد زیرا با ارزان شدن نفت، قیمت جهانی گاز طبیعی هم کاهش خواهد یافت و تقاضا به خاطر استفاده زغال سنگ که برای آلوده ساختن محیط زیست تأثیر فراوان دارد هم کم می‌گردد.

 باید تذکر داد که در گذشته‌ها کاهش نفت باعث رشد اقتصاد می‌گردید زیرا مستهلکین نسبت به مولدین از هر دالری که در جیب داشتن بیشتر مصرف می‌کردند درحالی‌که در حال حاضر کاهش قیمت نفت بیشتر نگران کننده است چون از یک جانب مستهلکین پس انداز می‌کنند و از جانب دیگر مولدین نفت هم به خاطر آمادگی روزهای دشوار آینده پس انداز می‌کنند چون هنگام که قیمت نفت بالا باشد مصارف آن‌ها هم بیشتراست؛ زیرا این عمل آن‌ها از مصارف بلند می‌کاهد. طور مثال: روسیه در نظر دارد تا به‌منظور صرفه جویی ۱۰ فیصد از مصارف دولت را کاهش دهد. همچنان عربستان سعودی به خاطر مقابله با کسر بودجه آن کشور، مصارف خویش را کاهش دهد.

  از جانب دیگر نفت ارزان، بر تقاضا هم آسیب می‌رساند. زمانی که قیمت نفت خام بیشتر از ۱۰۰ دالر در هر بیرل بود، مصارف برای اکتشاف در نقاط دور افتاده جهان، چون آرکتیک، آفریقای غربی و یا اعماق آب‌های برازیل معقول به نظر می‌رسید، هرقدر قیمت‌ها کاهش یافت به همان اندازه سرمایه گذاری نیز کاهش یافت. پروژه‌های بزرگ به ارزش ۳۸۰ میلیارد دالر متوقف شد. در امریکا سرمایه گذاری در صنعت نفت حتی تا نصف کاهش یافت. در برازیل در اثر پائین آمدن قیمت نفت، آسیب بزرگ بر شرکت دولتی پتروبراس این کشور وارد گردید که موجب اختلافات در سطح رهبری کشور گردید زیرا فکر می‌شود که درین ساحه سؤاستفاده های مالی صورت گرفته است. در اثر کاهش قیمت نفت، سرمایه گذاری هم متضرر خواهد شد چون این پروسه به شکل سریع در حال روی دادن است. در شرایط فعلی که رشد اقتصاد به‌کندی پیش می‌رود، اگر قیمت نفت بازهم کاهش یابد، امکان دارد که باعث ورشکستگی دولت‌ها گردد. قابل تذکر است که بخش اعظم قروض ۶۵۰ میلیارد دالری بازارهای نو ظهور از سال ۲۰۰۷ ارتباط مستقیم به بخش‌هایی نفت و کالا دارد، زیرا نفت در مشکلات بازارهای نو ظهور نقش کلیدی را ایفا می‌کند.

 در کشورهای ثروتمند نیز مقامات بانک‌های مرکزی نگران‌اند که تورم پائین فعلی، که قیمت پائین نفت باعث گردیده، سود بانکی را هم بلند خواهد برد.

 با پائین آمدن قیمت نفت، چین و هندوستان برندگان بزرگ‌اند اما عربستان سعودی و وینزویلا من‌حیث کشورهای وابسته به نفت ضرورت اصلاحات کافی دارند. همچنین نفت ارزان به واردکنندگان چون کوریا جنوبی این شانس را می‌دهد که از سهم کمک‌های مالی حکومت (subsidy) در بخش انرژی بکاهند؛ و یا تورم را افزایش دهند و با افزایش مالیات از کسر بودجه خود بکاهند.

 این شوک نفت زمانی روی می‌دهد که اقتصاد جهان هنوز هم با تأثیرات بحران اقتصادی سال‌های اخیر در مقابله است، شاید بعضی‌ها بدین عقیده باشند که دیگر هیچ زمانی بهتر برای رونق اقتصادی وجود ندارد و دور از تصور نیست که اقتصاد جهان از سوی هیولای نفت به خاک کشیده شود.

  با کاهش قیمت نفت در جهان، عرضه بلند رفته که در حقیقت این پروسه باید باعث رشد اقتصاد گردد. ازین رشد نه تنها شرکت‌ها بهره‌مند می‌گردند بل مستهلکین خصوصی نیز مستفید می‌گردند زیرا با کاهش قیمت نفت، مصارف شرکت‌ها پائین می‌آید که مصارف کم باعث مفاد بیشتر می‌گردد. در ضمن کاهش قیمت نفت بالای قیمت انرژی و متباقی مواد سوخت (گاز طبیعی و زغال سنگ) هم تأثیر مثبت دارد. کاهش قیمت نفت باعث بلند رفتن درآمد و قوه خرید افراد هم می‌گردد.

 از قیمت پائین نفت کشورهای آسیایی بخصوص چین بهره برداری شایانی نموده است که اقتصاد این کشور در حال حاضر پیشرفت سریع و چشمگیر نموده اما برعکس امریکا و کشورهای اروپایی ازین پروسه بهره کافی نبرده‌اند. به هر حالت کشورهای بزرگ سرمایه داری هم از خاموشی درین ساحه کنار آمده و اقداماتی روی دست خواهند گرفت.

 در حال حاضر دو مسأله عمده را که نقش ارزنده در بلند بردن قیمت نفت ایفا خواهند کرد، نباید فراموش کرد.

 ۱. ناامنی‌ها در اکثر نقاط جهان بخصوص شرق میانه؛

۲. کاهش سرمایه گذاری‌های امریکا در استخراج نفت ایالات متحده امریکا، توقف در حفر و جستجوی چاه‌های جدید نفت. چنانچه نظر به ارقام موجود (E.T.A) در شرایط فعلی تولید نفت روزانه ۹٬۲ میلیون بیرل است. هرگاه با برمه کاری چاه‌های نفت پایان داده شود، دفعتاً ۶۰ فیصد تولیدات نفت در امریکا تنزیل خواهد یافت.